نكاح: چنانچه
ولى دختر در عقد نكاح، از او به نامى ياد كند كه توصيف انجام گرفته مغاير آن باشد
يا ميان اسم و وصف با اشارهاش اختلاف باشد، ملاك چيزى است كه مقصود او است و آنچه
غلط بر زبان آورده ناديده انگاشته مىشود. بنابر اين، اگر ولى بگويد: دختر بزرگم
فاطمه را به ازدواج تو در آوردم ـ در حالى كه اسم او فاطمه نبوده است ـ همان دختر
بزرگ به عقد در آمده است. و اگر اشارهاش به دخترى باشد؛ ليكن اسم يا وصف او را
غلط بگويد، اشاره و آنچه قصد كرده ملاك خواهد بود، نه آنچه به غلط بر زبانش جارى
شده است.[20]
اقرار: چنانچه
اقرار كننده ادعا كند به غلط اقرار كرده است، از او پذيرفته نمىشود، مگر آنكه
قراينى بر غلط بودن آن وجود داشته باشد.[21]
[16] مستمسك العروة
11/ 391 ـ 392 ؛ معتمد العروة (الحج) 2/ 523 ـ 525
[17] جواهر الكلام 19/ 119
[18] الحدائق الناضرة 23/ 171
[19] كتاب البيع (امام خمينى) 1/ 324
[20] العروة الوثقى 5/ 605 ـ 606
[21] جواهرالكلام 35/[22] و[26]/[372].
غلق رهن
غَلْق رهن: تملّك مال رهنى توسط گروگيرنده.
غلق در لغت به
معناى بستن، مقابل گشودن آمده است. غلق رهن در مقابل فك آن است. مراد از غلق رهن
تملّك مال رهنى توسط گروگير (مرتهن) در ازاى طلب خود از گروگذار (راهن) در صورت
عدم پرداخت دين است.
عنوان «غَلْق
رهن» از حديثى به نقل از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بر گرفته شده است.[1]