هرچند در كلمات فقها «عهده» و «ذمّه» بر يكديگر اطلاق شدهاند، ليكن ماهيت
آن دو متفاوت است و هر يك، ظرف اعتبارى به شمار مىرود كه مظروف آن با ديگرى
متفاوت است.
ذمّه ظرف اموال كلى است كه وجود خارجى ندارد، مانند اينكه كسى از ديگرى
هزار تومان وام مىگيرد. در اين فرض، وام گيرنده هزار تومان به وام دهنده بدهكار
مىشود؛ يعنى هزار تومان كلّى در ذمّه او است. در حقيقت اين هزار تومان، نماد و
نشانگر عين و مال خارجى (هزار تومان جزئى و مشخص در خارج) است. بنابر اين، ذمّه
ظرف و نشانگر اموال نمادين است نه اموال خارجى؛ اما عهده، ظرف مسئوليتها و تعهداتى
است كه بر شخص مقرر شده است؛ خواه از جانب خودش، مانند التزامات و شرايطى كه يك
شخص در قرار دادها و پيمانها ملتزم و متعهد مىشود و يا قوانين عمومى آنها را مقرر
كرده باشد، از قبيل نفقه نزديكان، همچون پدر و مادر. بنابر اين، عهده، هم ظرف
اموال خارجى است و هم ظرف اموال كلّى. اول، مانند غاصب كه مالى را غصب كرده است.
اين مال تا زمانى كه از بين نرفته بر عهده او است و