با اين تفاوت كه احكام عناوين ثانوى در حالات و شرايط استثنايى ثابت اند، از قبيل
اضطرار و تقيه(تقيه) كه با وجود پيدايى اضطرار و تقيه، احكام آنها جارى مىشود و
با برطرف شدن اضطرار و تقيه، احكام آنها نيز برداشته و احكام عناوين اولى جارى
مىگردد( حكم واقعى). بنابر اين، عروض عناوين ثانوى موجب برداشته شدن احكام عناوين
اولى و ثبوت احكام عناوين ثانوى و رفع عناوين ثانوى موجب ثبوت احكام عناوين اولى
مىگردد.
[1]كتاب القضاء (رشتى) 1/ 276 ـ 277
؛ بحوث فقهية هامّة/ 259 و501 ـ 502 ؛ اصطلاحات الاصول/ 124
[2] بحوث فقهية هامّة/ 503 ـ 506 .
عوام
عوام: توده مردم عادى، مقابل خواص/
غير مجتهد.
عنوان عوام بر توده مردم عادى كه معمولا از نظر آگاهى، سواد يا دانش در سطح
پايينى قراردارند، اطلاق مىشود.[1] مراد از عوام در فقه، مردمانى اند ناآگاه و يا
كم اطلاع از مسائل و احكام دينى.
عنوان «عامى» در بحث تقليد كاربرد ويژهاى دارد و مراد از آن كسى است كه از
نظر علمى به رتبه اجتهاد و استنباط احكام نرسيده است.[2] از آن به مناسبت در باب
اجتهاد و تقليد و صلات سخن گفتهاند.
تقليد( تقليد) يا احتياط(احتياط) در احكام شرعى بر عامى [= غير مجتهد] واجب
است و عمل عامى بدون تقليد يا احتياط در صورتى كه با واقع يا فتواى مجتهدى كه بايد
از او تقليد مىكرد، منطبق نباشد، باطل است.[3]
برخى قدما در ترتيب استقرار در صفهاى نماز جماعت بر حسب اولويت گفتهاند:
صاحبان علم و تقوا [= خواص] به صف نخست سزاوارتر از ديگران اند، پس از آنان به
ترتيب، عوام، بردگان، خردسالان و زنان قرار مىگيرند.[4]
اقتدا به عوام نا آگاه از مسائل و شرايط نماز، جايز نيست.[5]