باتوجه به مفاد دو نوع روايات يادشده، بحثى پديد آمده كه آيا تحنّك در همه
حالات مستحب است يا اسدال و يا اينكه در مواردى خاص تحنّك و در غير آن موارد اسدال
استحباب دارد و يا عكس آن؟
برخى ميان تحنّك و اسدال جمع كرده و گفتهاند: تحنّك رها كردن يك طرف عمامه
از زير چانه و انداختن آن بر سينه است نه دور دادن عمامه از زير چانه، همچون كمان.
بنابر اين، با اسدال، تحنّك نيز تحقق مىيابد.[9]
ساير فقها آن دو را مغاير يكديگر دانستهاند. برخى از آنان تحت الحنك را به
مواردى خاص؛ يعنى سفر، در پى حاجتى رفتن و نيز هنگام عمامه بر سر نهادن اختصاص
داده و در ديگر حالات، اسدال را مستحب دانستهاند.[10]
برخى احتمال دادهاند كه اسدال به حال جنگ و ديگر حالاتى كه در آنها تكبّر
و بزرگ نمايى مطلوب است، اختصاص داشته باشد.[11] برخى نيز احتمال دادهاند كه اسدال
به معصومان عليهم السّلام اختصاص داشته باشد.[12] بعضى قائل به تخيير ميان آن دو
(تحنّك و اسدال) شدهاند و نيز احتمال دادهاند كه استحباب اسدال به موارد مهم
اختصاص داشته باشد.[13]
ديگر احكام: پوشيدن لباس سياه مكروه است؛ ليكن عمامه سياه از اين حكم
استثنا شده است و مكروه نيست.[14]
مستحب است رنگ عمامه سفيد باشد؛[15] چنان كه مستحب است نمازگزاران براى نماز
عيد عمامه سفيد بر سر كنند.[16]
از قطعات مستحب كفن ميّت مرد، عمامه است[17]( تكفين).
عمامه از سَلَب( سَلَب) به شمار مىرود و از آنِ رزمنده قاتل خواهد بود.[18]
آيا عمامه ميّت جزء حبوه(حبوه) است كه به پسر بزرگ تعلق مىگيرد يا نه؟ مسئله
اختلافى است.[19] همچنين در اينكه عمامه جزء لباس شهيد است كه با او دفن مىشود، يا
نه، اختلاف است[20] (شهيد).
از كفارات، كسوه (لباس) است. كسوه شامل عمامه نمىشود؛ از اين رو، دادن
عمامه به فقير كفايت از كفاره نمىكند.[21]