عقيق از معادن به شمار مىرود( معدن) و با شرايطى خمس در آن واجب
است[4](خمس).
بيع سلم در جواهرآلاتى همچون عقيق و ياقوت كه به عنوان زيور استفاده
مىشوند، صحيح نيست؛ زيرا تعيين آن با ذكر اوصافى كه برطرف كننده جهالت باشد
امكانپذير نيست[5](بيع سلف).
عقيق به معناى دوم نام وادىاى است به فاصله 94 كيلومترى شرق مكه و از آن
در باب حج نام بردهاند.
عقيق ميقات كسانى است كه از راه عراق و نجد به مكه مىروند. اوايل اين وادى
از طرف عراق، مَسلَخ (مسلح)، اواسط آن، غَمره و اواخرش ذات عِرق نام دارد. با
فضيلتترين مكان آن براى احرام بستن، مسلخ و پس از آن، غمره مىباشد[6](ميقات).
[1]وسائل الشيعة 5/ 88
[2] الكافى (كلينى) 6/ 470 ـ 471 ؛ وسائل الشيعة
5/ 85 ـ 87
[3] كشف الغطاء 3/ 44 ؛ وسائل
الشيعة 5/ 88
[4] البيان/ 342
[5] المبسوط 2/ 188 ؛ تحرير الاحكام 2/ 415
[6] فوائد القواعد/ 361 ؛ كشف الغطاء 4/ 539 ـ
540 ؛ ماوراء الفقه 2/ 242 .
عقيقه
عَقيقه: حيوانى كه براى نوزاد قربانى
كنند.
عقيقه در اصل به معناى پاره كردن و بريدن آمده است؛ از اين رو، به موى سر
نوزاد پس از ولادت از اين جهت كه تراشيده مىشود عقيقه گويند و اطلاق آن به حيوانى
كه براى نوزاد قربانى مىشود، از آن رو است كه حلقوم آن شكافته و بريده مىشود.[1]
از احكام آن در باب نكاح سخن گفتهاند.
حكم تكليفى: بنابر قول مشهور، عقيقه كردن مستحب مؤكد است.[2] برخى قدما قائل
به وجوب آن شدهاند.[3]
صدقه دادن بهاى عقيقه كفايت از عقيقه نمىكند؛ از اين رو، در صورت ناتوانى
از عقيقه كردن، تا زمان تمكّن آن را به تأخير مىاندازند.[4]
چنانچه ولىّ كودك براى او عقيقه نكند يا خود فرد در آن شك داشته باشد، پس
از بلوغ مستحب است براى خود عقيقه كند[5]و در صورتى كه خود نيز عقيقه نكند، مستحب
است پس از مرگش قربانى كنند.[6]