[2] فقه الامام جعفر الصادق 1/ 127 ؛ مهذب
الاحكام 12/ 221 .
عَسَب الفحل عسيب الفحل
عُسر و حرج؛ قاعده قاعده عسر و حرج
عُسفان نماز عسفان
عسل
عسل: شهد زنبور عسل.
از احكام مرتبط با آن در بابهاى طهارت، خمس، زكات، تجارت، نكاح و اطعمه و
اشربه سخن گفتهاند.
قرآن كريم از عسل به عنوان شفا و درمان براى مردم ياد مىكند.[1] در روايات
بسيارى نيز از عسل به عنوان دارويى شفا بخش براى هر دردى نام برده شده است.[2]
برخى قدما خمس را در عسل واجب ندانستهاند؛[3] ليكن به قول مشهور، خمس در عسل
به دست آمده از راه كسب، مانند عسل به دست آمده از كوهستان، واجب است.[4] از برخى
قدما وجوب زكات در عسل فراهم آمده از زمين عشريه( زمين عشريه) نقل شده است.[5]
چنانچه عسل به بيع سلف( بيع سلف) فروخته شود، بايد مشخصات آن از جهت منطقه،
زمان و رنگ، در معامله ذكر شود و اگر بدون قيد و شرط معامله شود، بايد عسل صاف و
بدون موم تحويل خريدار گردد.[6]
به تصريح برخى، مستحب است مقدارى عسل براى زنبوران عسل در كندو گذاشته شود
و در صورت نياز زنبورها به عسل براى تغذيه، مانند فصل زمستان، باقى گذاشتن واجب
است. مستحب است مقدارى بيش از حدّ نياز باقى بگذارد، مگر آنكه براى زنبورها زيان
داشته باشد.[7]
باز كردن كام نوزاد با آب فرات و در صورت دسترس نداشتن به آن با آب شيرين
(خالصِ غير شور) مستحب است و چنانچه جز آب شور يافت نشود، مقدارى خرما يا عسل در
آن قرار داده و كام نوزاد با آن باز مىشود[8] (تحنيك).
از مايعات مست كننده «بِتع» است كه از عسل گرفته مىشود[9]( مُسكر).