عاج: دو دندان پيش بالايى فيل و برخى
پستانداران ديگر، مانند گراز و كرگدن.
از آن به مناسبت در باب طهارت و تجارت نام بردهاند.
اجزاى فاقد حيات حيوان، از قبيل دندان، ناخن و عاج هرچند از مردار به دست
آمده باشد، پاك است. بنابر اين، استفاده از عاج در ساختن مثل شانه و نيز خريد و
فروش آن جايز است.[1] در برخى روايات، به شانه كردن با عاج سفارش شده است؛ چنان كه ـ
بر اساس آنچه نقل شده ـ امامان عليهم السّلام از شانه تهيه شده از عاج استفاده
مىكردند.[2]
[1]جواهر الكلام 5/ 319 و 22/ 35
[2] الكافى (كلينى) 6/ 488 ـ 489 .
عاجز عجز
عادت
عادت: آنچه بر اثر تكرار، جزء رفتار
اكتسابى و گاه غير ارادى مىشود/ رويه معمول و متداول ميان مردم(عرف)/ دوبار يكسان
خون ديدن زن(حيض).
عادت به معناى نخست طبيعتى ثانوى براى دارنده آن است كه خُلق و خو ناميده
مىشود؛ از اين رو، رفتارى كه انسان بدان عادت كرده است گاهى بدون قصد و اراده
خاصى از او بروز مىيابد؛ هر چند قصد ارتكازى و ناخود آگاه وجود دارد؛ چنان كه
صدور رفتار خلاف عادت از صاحب عادت نيازمند تعمّد و قصد خاص و التفات تفصيلى است،
مگر آنكه صدور آن از وى از روى سهو يا فراموشى باشد.