طلاق مبارات مبارات
طلاق مريض طلاق
طلاى سفيد
طلاى سفيد: آميزهاى از طلا و فلزى ديگر مثل نقره يا پلاتين.
از آن در مسائل مستحدثه نام بردهاند.
در حرمت استعمال طلا براى مرد و نيز بطلان نماز مرد با آن، فرقى بين طلاى سفيد و زرد نيست[1]( پلاتين).
( طلا)
[1]ارشاد السائل/ 191 ـ 192 ؛ صراط النجاة 1/ 434 و 2/ 420 ؛ توضيح المسائل مراجع 1/ 462 و 481 .
طلايع طلايه دار
طلاى مسكوك دينار
طلايه دار
طلايه دار: پيش قراول، پيش رو لشكر.
از آن در باب جهاد نام بردهاند.
بر امام مستحب است هنگام عزيمت سپاه براى نبرد با كفار، به منظور كسب خبر و اطلاعات لازم از عِدّه و عُدّه دشمن، طلايه دارانى را به سوى آنان بفرستد.[1]
به تصريح برخى، طلايه داران همچون رزمندگان در غنايم جنگى سهيم اند.[2]
[1]تذكرة الفقهاء 9/ 49
[2] جواهر الكلام 21/ 201 .
طلب
طلب: جست وجو كردن ( جست وجو)/ مقابل بدهى( دين) ( مطالبه).
طلبكار دين
طلسم
طلسم: آميزهاى از تركيب قواى فعال آسمانى با قواى منفعل زمينى جهت تأثير گذارى شگفت آور بر پديدهها.
در باره واژه طلسم سه نظر وجود دارد.