دو چيز است و علّت نام گذارى اين مكان به ردم، مانع و سد بودن آن از جارى شدن سيل به سمت مسجد الحرام و خانههاى اطراف آن است. از ردم به «مَدْعا» نيز تعبير شده است.(1)
بعدها در كنار ردم مسجدى بنا شد كه امروزه از آن به مسجد الرَّدم الأعلى يا مسجد الرّايه ياد مىكنند.(2)عنوان ياد شده به مناسبت در باب حج به كار رفته است.
حاجى پس از محرم شدن از مكه براى به جا آوردن مناسك حج، زمانى كه به ردم رسيد و مشرف بر ابطح(--> ابطح)گرديد، مستحب است با صداى بلند تلبيه( -->تلبيه)بگويد. اين حكم اختصاص به مردان دارد.(3)
ردّ مظالم
رَدّ مظالم: بازگرداندن مال به ناحق گرفته شده.
مظالم جمع «مَظلِمَه» در لغت مالى را گويند كه به ناحق از كسى گرفته شده است، مانند مال غصب يا سرقت شده. بنابر اين، ردّ مظالم به معناى بازگرداندن چنين مالى به صاحبش خواهد بود.
بسيارى از فقها متعرض تعريف اصطلاح «ردّ مظالم» نشدهاند و به حسب ظاهر، مرادشان از اين عنوان همان معناى لغوى و عرفى آن است؛ ليكن تعدادى از آنان در صدد تعريف آن برآمده و تعريفهاى گوناگونى از «مظالم» ـ به شرح ذيل ـ كردهاند:
1. مظالم عبارت است از اموال ديگران كه انسان به عمد يا از روى جهل بدان دست يازيده است. ردّ مظالم، بازگرداندن آن اموال به صاحبش مىباشد.(1)
2. مظالم عبارت است از اموال و حقوق ديگران كه در مال يا ذمّه انسان باقى است؛ هرچند درابتدا آن را به ناحق نگرفته باشد. اينتعريف شاملزكاتوخمس نيزمىشود.(2)
3. مظالم عبارت است ازمال ديگرى كه تلف شده و در ذمّه تلف كننده قرار گرفته است و صاحب مال نيز ناشناخته است.(3)
(1)صراط النجاة 5/ 133 ؛ فقه الإمام جعفر الصادق 4/ 306