آن را برابر چشم راست و هنگام طلوع، ميان دو چشم و مردم يمن، هنگام غروب سهيل، آن را ميان دو كتف خود قرار مىدهند.(1)
از سهيل به معناى دوم در باب اطعمه و اشربه نام بردهاند.
در روايتى، سهيل از حيوانات دريايى(2)و از مسخ شدگان( -->مسوخ)شمرده شده است. سبب آن ـ بر اساس برخى روايات ـ اين ذكر شده كه مردى از يمن، به دستور حاكم ستمگر از مردم (ده يك) ماليات مىگرفت. خداوند به سبب اين ستم او را به صورت آن حيوان دريايى مسخ كرد.(3)
سياحت
سياحت: گردشگرى.
از آن به مناسبت در باب صلات ياد كردهاند.
سفر كردن به قصد سياحت جايز و با تحقق شرايط آن موجب قصر نماز مىشود؛(1)ليكن كسى كه جايى را به عنوان وطن انتخاب نكرده و كارش گردشگرى است، نمازش تمام و روزهاش صحيح است(2)( -->سفر).
(--> آيه سياحت)
سيادت --> بنى هاشم
سياست
سياست: اصلاح و تدبير (اداره امور) كشور در ابعاد مختلف سياسى، فرهنگى، اقتصادى و نظامى.
مفاد سياست در معناى لغوى، تدبير، اصلاح و تربيت است؛ از اين رو، در معانى امر و نهى كردن مردم، رياست كردن، حكم راندن، مصلحت انديشيدن، كيفر دادن، تربيت و ادب كردن، تمرين دادن حيوانات، به اصلاح چيزى همت گماردن و نگاهدارى و حراست، به كار رفته است.(1)
مفهوم سياست از ديدگاه صاحب نظران علم سياسيت چندان روشن نيست و همه تعريفهايى كه از اين واژه شده، نسبى است و هر كدام ناظر به يك يا چند بُعد آن است
(1)العين و لسان العرب ، واژه «سوس» ؛ لغت نامه دهخدا؛ مرآة العقول 3/ 150