سواره طواف كردن بنابر قول مشهور، مكروه است؛(14)ليكن بدون عذر، سواره سعى كردن جايز مىباشد؛ هرچند پياده افضل است. هروله( -->هروله)بر سواره نيز مستحب است؛ بدين صورت كه در حدّ فاصل بين مناره و بازار عطاران، مركبش را كمى تند براند.(15)
مستحب است وقوف به عرفات، ايستاده انجام شود و نشسته يا سواره وقوف كردن مكروه است. همچنين ايستاده دعا خواندن، افضل از نشسته يا سواره خواندن است.(16)
هنگامى كه حاجى در مسير منى به وادى محسّر مىرسد، مستحب است به مقدار صد گام يا صد ذراع(--> ذراع)يا تا گذر از آن، با شتاب حركت كند و در صورت سواره بودن، مركب خود را تندتر براند.(17)
به قول برخى، سواره رمى جمرات كردن، افضل از پياده است.(18)
جهاد:بنابر قول مشهور، سواره از غنايم جنگى دو سهم دارد؛ يكى به جهت خود و ديگرى به جهت مركبش. از برخى قدما براى سواره سه سهم نقل شده است.(19)
صلح:در صورت اختلاف فرد سوار بر مركب با در دست دارنده افسار آن در مالكيت مركب، بدون داشتن بيّنه(--> بيّنه)در اينكه به نفع سواره حكم مىشود يا آنكه هر دو يكسان در ملكيت آن شريك خواهند بود، اختلاف است.(20)
عاريه:هرگاه فرد سوار بر مركب مدعى عاريه گرفتن و مالك، مدعى اجاره دادن آن باشد، در اينكه قول سواره با قسم مقدم بر قول مالك است يا عكس آن، اختلاف است. بنابر قول دوم، با قسم خوردن مالك، اجرة المثل(--> اجرت)بر عهده سواره ثابت مىشود. البته اين در فرضى است كه اختلاف پس از استفاده از مركب توسط سواره پديد آيد؛ وگرنه در صورت بروز آن پس از عقد و قبل از استفاده، قول سواره مقدم خواهد بود.(21)
نذر:كسى كه نذر كرده پياده حج بگزارد، ليكن بدون عذر سواره گزارده، در صورتى كه نذرش معين و مقيد به آن سال نباشد بايد حج را اعاده كند.