خراج از او و نيز جواز پرداخت زكات به او و برى شدن ذمّه پرداخت كننده، آيا اختصاص به سلطان جائرى دارد كه ادعاى خلافت و ولايت عامّه بر همه مسلمانان دارد يا شامل غير او مانند سلاطين شيعه يا كافر نيز مىشود؟ مسئله اختلافى است.(16)
ديگر موارد:بستن قرار داد ذمّه با اهل كتاب(--> اهل كتاب)و گرفتن جزيه(--> جزيه)از آنان از اختيارات امام عليه السّلام و نايب او است؛ ليكن در فرض مبسوط اليد نبودن آنان، بستن عقد ذمّه و دريافت جزيه از ايشان توسط سلطان جائر مسلمان صحيح است.(17)
تظلّم و داد خواهى نزد حاكم ستمگر جز در حال ضرورت حرام است.(18)
از مصاديق سفر معصيت كه نماز در آن قصر نمىشود، مسافرت كردن با سلطان جائر است، به شرط آنكه همراهى با وى، با اختيار خود او و كمك به جائر در ستمگرىاش باشد.(19)
سلطنت --> سلطه
سلطنت؛ قاعده --> قاعده سلطنت
سلطه
سلطه: چيرگى بر كسى يا چيزى.
سلطه يا سلطنت عبارت است از استيلا و چيرگى بر كسى يا چيزى به سببى. از آن در بسيارى از ابواب فقه سخن گفتهاند.
اسباب سلطه:
1. ولايت: از مهمترين اسباب سلطه
(16)مصباح الفقاهة 1/ 543 ؛ تحرير الوسيلة 1/ 503 ؛ هداية العباد (گلپايگانى) 1/ 349 ـ 350