responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 4  صفحه : 431

سرزنش

سرزنش [= تعيير؛ ملامت]:سخن توبيخ آميز گفتن به كسى و بازخواست كردن او دربرابر لغرشى كه از او سر زده است.

از آن به مناسبت در باب تجارت و شهادات سخن گفته‌اند.

حكم:سرزنش كردن مؤمن بر اشتباهى كه از او سرزده حرام است.(1)در حديثى از رسول خدا صلّى اللّه‌ عليه و آله آمده است: «كسى كه مؤمنى را بر گناهى سرزنش كند، نميرد تا آنكه خود مرتكب آن گناه شود».(2)

(--> مذمت)

سرسام

سرسام: نوعى اختلال روانى.

سرسام، مركب از دو كلمه فارسى «سر» و «سام» به معناى ورم و آماس است. سرسام به معناى آماس سر مى‌باشد كه نوعى بيمارى روانى با شروع حاد و همراه با اختلال در مغز است كه ممكن است با اختلال در دريافت، پذيرش و به خاطر آوردن اطلاعات، و توهم همراه باشد.(1)

از آن به مناسبت در باب وصيّت و نكاح نام برده‌اند.

در صورتى كه سرسام موجب زوال عقل شود، احكام ديوانه بر مبتلا به آن جارى مى‌گردد(--> ديوانگى).(2)

برخى فقها سرسام را از بيماريهاى خطرناكى برشمرده‌اند كه غالبا منجر به مرگ مى‌گردد؛ از اين رو، احكام بيمارى منجر به مرگ بر آن بار مى‌شود(-->منجزات مريض). در نتيجه فرد مبتلا به اين بيمارى نمى‌تواند در بيش از يك سوم مال خود، به وصيّت و مانند آن تصرف كند.(3)

(--> بيمارى)

سرعت

سرعت: تندى و شتاب در حركت يا كار.

از احكام مرتبط با آن در بابهايى نظير طهارت، صلات، حج، اطعمه و اشربه و ديات سخن گفته‌اند.


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 4  صفحه : 431
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست