سرزنش [= تعيير؛ ملامت]:سخن توبيخ آميز گفتن به كسى و بازخواست كردن او دربرابر لغرشى كه از او سر زده است.
از آن به مناسبت در باب تجارت و شهادات سخن گفتهاند.
حكم:سرزنش كردن مؤمن بر اشتباهى كه از او سرزده حرام است.(1)در حديثى از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آمده است: «كسى كه مؤمنى را بر گناهى سرزنش كند، نميرد تا آنكه خود مرتكب آن گناه شود».(2)
(--> مذمت)
سرسام
سرسام: نوعى اختلال روانى.
سرسام، مركب از دو كلمه فارسى «سر» و «سام» به معناى ورم و آماس است. سرسام به معناى آماس سر مىباشد كه نوعى بيمارى روانى با شروع حاد و همراه با اختلال در مغز است كه ممكن است با اختلال در دريافت، پذيرش و به خاطر آوردن اطلاعات، و توهم همراه باشد.(1)
از آن به مناسبت در باب وصيّت و نكاح نام بردهاند.
در صورتى كه سرسام موجب زوال عقل شود، احكام ديوانه بر مبتلا به آن جارى مىگردد(--> ديوانگى).(2)
برخى فقها سرسام را از بيماريهاى خطرناكى برشمردهاند كه غالبا منجر به مرگ مىگردد؛ از اين رو، احكام بيمارى منجر به مرگ بر آن بار مىشود(-->منجزات مريض). در نتيجه فرد مبتلا به اين بيمارى نمىتواند در بيش از يك سوم مال خود، به وصيّت و مانند آن تصرف كند.(3)
(--> بيمارى)
سرعت
سرعت: تندى و شتاب در حركت يا كار.
از احكام مرتبط با آن در بابهايى نظير طهارت، صلات، حج، اطعمه و اشربه و ديات سخن گفتهاند.