responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 4  صفحه : 114

خنثاى مشكل(-->خنثى)درحكم زن است. از بعضى نقل شده كه وى نيمى از غنيمت و نيمى ديگر از رضخ سهم مى‌برد.(3)

بنابر نظر گروهى، أعراب نيز از مستحقان رضخ به شمار مى‌روند و آنان باديه نشينانى هستند كه اظهار اسلام كرده، ليكن با پيامبر صلّى اللّه‌ عليه و آله يا امام عليه السّلام مصالحه نموده‌اند كه در قبال معاف بودن از مهاجرت، در صورت بروز جنگ، در جنگ شركت كنند بدون آنكه سهمى از غنايم به ايشان اختصاص يابد( -->باديه نشين). اينان از غنايم سهم ندارند، ليكن مستحق رضخ مى‌باشند. اين قول به مشهور نيز نسبت داده شده است.(4)

مقدار رضخ:رضخ پيش از تقسيم غنايم، جدا و به مستحقان داده مى‌شود و اندازه معيّنى ندارد؛ بلكه به نظر امام عليه السّلام بستگى دارد. او مى‌تواند همه مستحقان را يكسان از رضخ برخوردار سازد يا ـ روى مصالحى ـ به برخى بيشتر عطا كند. البته مستحب است مقدار رضخ بر حسب نقشى باشد كه افراد در جنگ ايفا مى‌كنند.(5)

رضخ و خمس:در اينكه رضخ قبل از اخراج خمس غنيمت، از غنايم برداشته مى‌شود يا بعد از آن، اختلاف است.(6)

رطانه

رِطانه: به عجمى سخن گفتن.

در اين كه مراد از واژه «رطانة الأعاجم» در حديث نبوى، سخن گفتن به غير عربى (عجمى) است يا گفت وگوى ميان دو يا چند نفر كه همگان متوجه نمى‌شوند، اختلاف است. از اين واژه در باب صلات سخن رفته است.

رطانة الأعاجم در مسجد مكروه است.(1)

رطب

رطب: خرماى تر و تازه.

عنوان ياد شده به مناسبت در باب زكات و تجارت به كار رفته است.


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 4  صفحه : 114
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست