ذراع شرعى: واحد طول به اندازه فاصله آرنج تا سر انگشتان( --> ذراع).
ذَرع-->ذراع
ذريره
ذَريره: مادهاى خوش بو.
در اينكه ذريره معناى وصفى دارد يا اسمى، و در فرض دوم، اسم چه مادهاى است، اقوال مختلف است. برخى گفتهاند: ذريره هر ماده معطر ساييده شدهاى است كه به صورت پودر در آمده باشد. ظاهر كلام بعضى، معروف بودن اين معنا نزد فقها است.(1)بنابر اين تعريف، ذريره همان معناى وصفى و لغوى خود را دارد.
در مقابل، بسيارى ذريره را عَلَم و اسم براى مادهاى خوش بو دانستهاند؛ ليكن اقوال آنان در مسمّاى آن مختلف است. مادهاى خوش بو، آميخته از چند چيز كه در يمن تهيّه مىشود؛ مادهاى خوش بو كه در بغداد و اطراف آن به اين نام معروف است؛ قُمَّحَه يا قُمَّحان، كه مراد از آن بنابر قول برخى، دانههايى شبيه دانههاى گندم است كه آسياب مىشود، مانند آرد، و داراى بوى خوش است؛ و پودر نِى خوش بويى كه از هند مىآورند، از جمله اين اقوال است.
برخى، در مقام جمع بين اقوال گفتهاند: قول به اينكه ذريره نام نوع و صنفى از مواد خوش بو است كه شامل همه آنچه گفتهاند مىشود، خالى از قوت نيست. بنابر اين تعريف، ذريره نه معناى وصفى دارد و نه اسم مادهاى خاص است؛ بلكه عنوانى كلّى براى مجموعهاى از مواد خوش بو است.(2)برخى نيز احتمال ارجاع اقوال مختلف به يك قول را داده و گفتهاند: ذريره عبارت است از آنچه در بغداد و غير آن به قمّحه معروف بوده است.(3)عنوان ياد شده در باب طهارت به كار رفته است.
خوش بو كردن كفن با ذريره(4)و نيز پاشيدن آن بر روى پنبهاى كه در شرمگاه ميّت (قُبُل و دُبُر) نهاده مىشود؛(5)همچنين ضميمه كردن مقدارى ذريره با كافور در غسل دوم ميّت(6)مستحب است.