آنِ مسلمانان بوده، ليكن به سيطره كفّار در آمده است.(2)برخى دارالاسلام را تنها به دو مورد اوّل اختصاص دادهاند.(3)بنابر تعريف و تقسيم ياد شده، دارالاسلام سرزمينى خواهد بود كه تحت تصرف مسلمانان و احكام اسلام در آن، جارى باشد، هرچند مسلمانان در آن جا زندگى نكنند.(4)از اين عنوان در بابهاى طهارت، خمس، جهاد و لقطه سخن گفتهاند.
ميّتى كه در دارالاسلام پيدا شده و مسلمان يا كافر بودن وى معلوم نيست، محكوم به مسلمانى و تجهيز (غسل، كفن، نماز و دفن) او واجب است.(5)البته مراد از دارالاسلام در اين جا منطقهاى است كه مسلمانان در آن جا سكونت دارند.
اگر كسى در دارالاسلام گنجى بيابد، در صورتى كه اثر اسلام( --> اثر اسلام)بر آن نباشد، از آنِ يابنده است؛ ليكن بايد خمس آن را بپردازد( --> خمس). در صورت وجود اثر اسلام بر آن، در اينكه حكم لقطه( --> لقطه)را دارد يا نه، اختلاف است.(6)
دفاع از دارالاسلام در برابر يورش كفّار، واجب كفايى( --> وجوب كفايى)است.(7)
اهل كتاب( --> اهل كتاب)با پذيرفتن شرايط ذمّه و پرداخت جزيه( --> جزيه)مىتوانند در دارالاسلام زندگى كنند و از حقوق شهروندى برخوردار باشند؛ ليكن بنابر مشهور، حقّ سكونت در حجاز( --> حجاز)را ندارند(8)( --> اهل ذمّه).
براى اهل ذمّه احداث معبد در دارالاسلام جايز نيست و در صورت احداث، حاكم اسلامى بايد آن را ويران سازد، مگر در شهرهاى فتح شده با صلح، با اين مفاد كه زمين مال ذمّيان باشد و آنان در مقابل، به دولت اسلامى ماليات( --> خراج)بپردازند؛ امّا اگر مفاد صلح نامه اين باشد كه زمين از آنِ مسلمانان باشد، احداث معبد در آن جايز نيست؛(9)ليكن معابد موجود قبل از فتح بنابر مشهور تخريب نمىگردند.(10)
كودك پيدا شده در دارالاسلام محكوم به مسلمانى است. مراد از دارالاسلام در اين جا منطقهاى است كه مسلمانان در آن زندگى مىكنند نه منطقه كافرنشينى كه تحت تصرف مسلمانان است.(11)