وجود يكى از آن دو كافى است، يا تنها صفات حيض را داشتن يا تنها در ايام حيض بودن شرط است، يا هيچ كدام شرط نيست، احتمالاتى مطرح است.
برخى خون ايام عادت يا همراه با كمى قبل از آن را حيض دانسته و خون پس از آن را در صورتى كه پس از بيست روز از ايام عادت ببيند، حيض نمىدانند. برخى خون دوران پس از عادت و قبل از سپرى شدن بيست روز را نيز مطلقا حيض دانستهاند. برخى، حكم به حيض بودن خون ياد شده را منوط به وجود صفات حيض در آن كردهاند. برخى ديگر، اوصاف حيض را مطلقا ملاك دانسته و گفتهاند: خون واجد صفات حيض محكوم به حيض است، چه در ايام عادت با شد يا در غير ايام عادت. برخى نيز وجود يكى از دو امر ياد شده (در ايام عادت بودن و صفات حيض داشتن) را در حكم به حيض بودن كافى دانستهاند.(13)
خونى كه زن در حدّ فاصل بين سه و ده روز مىبيند و امكان حيض بودن آن مىرود، بنابر مشهور، بلكه بنابر اجماع ادعا شده، حيض محسوب مىشود، خواه در صفت متّحد باشند يا مختلف. در فقه از اين مسئله به قاعده امكان تعبير شده است(14)( --> قاعده امكان).
حيض شدن دختر دليل و كاشف تحقق بلوغ قبل از آن است.(15)
بنابر قول مشهور، حيض نشدن كنيز در مدت شش ماه عيب به شمار مىرود.(16)
اقسام حائض:زن حائض يا صاحب عادت است يا غير صاحب عادت. صاحب عادت به عادت وقتيّه و عدديه، عادت عدديه و عادت وقتيّه و غير صاحب عادت به مبتدئه، مضطربه و ناسيه تقسيم مىشود.
صاحب عادت:زنى كه دوبار به صورت يكسان خون ببيند.
صاحب عادت وقتيّه و عدديّه:زنى كه دو بار در وقت معيّن خون ببيند و شمار روزهاى آن نيز يكى باشد، مثلا هر دو بار، اوّل تا هفتم ماه.
صاحب عادت عدديه:زنى كه شمار روزهايى كه خون مىبيند يكسان است؛ امّا زمان آنها متفاوت مىباشد، مثلا هر دو
(13)مستند الشيعة 2/ 400 ـ 406 ؛ جواهر الكلام 3/ 261 ـ 265 ؛ التنقيح (الطهارة) 6/ 102 ـ 113
(14)مستند الشيعة 2/ 408 ؛ جواهر الكلام 3/ 163 ـ 164 ؛ مستمسك العروة 3/ 230 ـ 232