حفظ اسلام:دفاع از اسلام در برابر دشمنى كه اساس آن را تهديد مىكند واجب است(10)( --> دفاع).
از حفظ به معناى دوم (يادسپارى) در بابهاى اجتهاد و تقليد، صلات و قضاء سخن گفتهاند.
كسى كه حمد و سوره را به ياد ندارد مىتواند از روى قرآن بخواند. در اينكه از رو خواندن قرائت در نمازهاى واجب براى كسى كه آن را از حفظ دارد جايز است يا نه، اختلاف است.(11)
چنانچه امام در ركعات نماز شك كند، به مأمومى كه آن را به ياد دارد رجوع مىكند و به شك خود اعتنا نمىنمايد همچنين است اگر مأموم شك كند.(12)
حفظ كردن قرآن و تحمّل مشقت جهت آن، مستحب است(13)و با نذر واجب مىشود.(14)
بنابر قول برخى، از شرايط قاضى، غلبه حفظ است؛ بدين معنا كه فراموشى بر او چيرگى نداشته باشد. با غلبه فراموشى در كسى نصب او به عنوان قاضى صحيح نيست.(15)برخى غلبه حفظ را از شرايط مرجع تقليد نيز بر شمردهاند. در نتيجه تقليد از مرجع تقليد فاقد شرط ياد شده صحيح نيست.(16)
حق
حق: مرتبهاى از سلطنت متعلق به شخص/ متعلق الزام شارع/ مقابل باطل.
از حق به معناى نخست در باب تجارت سخن گفتهاند. برخى نيز در خصوص آن، رسالهاى مستقل نوشتهاند.