در حروف شمسى ادغام( --> ادغام)لام تعريف واجب است.(2)

حروف قسم:«با»، «واو» و «تا».

با اضافه شدن حروف ياد شده بر لفظ «اللّه‌» يا ديگر الفاظ مختص به خدا، مانند «خالق» و «رازق» و يا اسمهايى كه اغلب براى خدا به كار مى‌روند، از قبيل «عليم» و «حكيم» قسم منعقد مى‌گردد. بنابه گفته برخى، اصل حروف قسم «با» است كه بر اسم ظاهر و مضمر در مى‌آيد؛ سپس «واو» كه بر اسم ظاهر داخل مى‌شود و در مرحله آخر «تا» كه تنها بر لفظ جلاله؛ «اللّه‌» در مى‌آيد و به ندرت بر غير آن اضافه مى‌شود، مانند«تربّ الكعبة»و«تالرّحمان».(1)از اين حروف در باب يمين سخن گفته‌اند.

حروفى كه قسم با آنها منعقد مى‌شود سه حرف ياد شده است. بنابه ديدگاه برخى، در صورت گفتن جمله«اللّه‌ِ لاََفعَلَنَّ كَذا»با حذف حرف قسم و مجرور خواندن لفظ «اللّه‌» و نيّت قسم، قسم منعقد مى‌گردد.(2)

( --> قسم)

حروف قمرى: حروفى كه لام تعريف در آنها ادغام نمى‌شود.

حروف قمرى عبارتند از: «ا، ب، ج، ح، خ، ع، غ، ف، ق، ك، م، و، ه ، ى»، در مقابل حروف شمسى(1)( --> حروف شمسى). از اين حروف به مناسبت در باب صلات نام برده‌اند.

لام تعريف در حروف قمرى ادغام( --> ادغام)نمى‌شود؛ بلكه واجب است اظهار( --> اظهار)گردد.(2)

حروف مبانى:حروف تشكيل دهنده كلمه.(1)

حروف مبانى بر هيچ معنايى خواه مستقل يا غير مستقل، دلالت ندارد.

• (1)جواهر الكلام 35/ 226 ـ 233 و 251
• (1)منهاج‌الصالحين (سيد محمدسعيد حكيم)1/ 208
• (1)منهاج الصالحين (خويى) 1/ 189
• (2)كتاب الصلاة (شيخ انصارى) 1/ 365 ؛ العروة الوثقى 2/ 520 .
• (2)251 ـ 252 ؛ مسالك الافهام 11/ 199 ـ 200 .
• (2)العروة الوثقى 2/ 520 .