حديث حَجْب: حديث بيانگر رفع تكليف در صورت نرسيدن آن به مكلّف.
حديث حجب از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود:«ماحَجَبَ اللّهُ عِلمَهُ عَن العِباد فَهُوَ موضوعٌ عَنهُم».(1)در نسخه كافى شيخ كلينى كلمه«علمه»نيامده است.(2)
مفاد حديث حجب اين است كه آنچه خداوند علمش را از بندگان پوشيده، (تكليف به آن) از آنان برداشته شده است. از اين عنوان در اصول فقه سخن گفتهاند.
بدون شك براى هر رخدادى از جانب خدا حكمى است كه نزد صاحبان علم (معصومان عليهم السّلام) محفوظ است؛ ليكن به استناد حديث حجب و ديگر احاديثِ هم مضمون آن، آنچه كه حكمش به مكلّف نرسيده، وى در عمل نكردن به آن معذور است.
اصوليان به حديث حجب بر اصل برائت( --> اصل برائت)و عدم وجوب احتياط در موارد جهل به حكم استناد كردهاند.(3)برخى، حديث حجب را دلالت كننده بر برائت ندانسته و گفتهاند: ظاهر روايت ـ كه حجب را به خدا نسبت مىدهد ـ اين است كه حكمى كه خداوند، پيامبران را مأمور به ابلاغ آن به مكلفان نكرده، از آنان برداشته شده است، نه حكمى كه به سبب عوامل و عوارض خارجى از آنان پوشيده مانده است.(4)
حديث حسن
حديث حَسَن: از اقسام خبر واحد.
حديث حسن ـ كه از اصطلاحات علم درايه است ـ حديثى را گويند كه همه راويان آن امامى و ممدوح باشند؛ ليكن تصريح بر عدالت آنان نشده باشد. به حديثى هم كه بعض راويانش ممدوح و بعض ديگر امامى و عادل باشند، حديث حسن اطلاق كردهاند.(1)
در اينكه حديث حسن مطلقا حجّت است يا مطلقا حجّت نيست و يا در صورت عمل مشهور به مضمون آن،