منجرّ به كشته شدن آن گردد؛ ليكن در اينكه كشتن آن جايز است يا نه، اختلاف است؛2 امّا در هر صورت كفّاره ندارد.(3)در جواز خريد و فروش حدأة اختلاف است.(4)
( --> پرنده شكارى)
حدّ ترخّص
حدّ تَرَخُّص: مكان مشروعيّت يافتن تقصير در نماز براى مسافر.
حدّ ترخّص در اصطلاح فقه به مكانى اطلاق مىشود كه مسافر با رسيدن به آن جا ديوار خانههاى شهر را نبيند و اذان را نشنود. از اين عنوان در باب صلات سخن گفتهاند.
از شرايط مشروعيّت يافتن تقصير نماز و افطار روزه براى مسافر، رسيدن او به حدّ ترخّص است؛ چنان كه هنگام بازگشت از سفر، حدّ ترخّص، نقطه پايان مشروعيّت قصر نماز خواهد بود.(1)
در اينكه معتبر در حدّ ترخّص، تحقق يكى از دو ملاك ياد شده (نديدن ديوار خانههاى شهر و نشنيدن اذان) است، يا هر دو باهم، و يا نشنيدن صداى مؤذّن به تنهايى و يا نديدن ديوار خانههاى شهر به تنهايى، اختلاف است. قول اوّل به مشهور متقدمان و قول دوم به مشهور متأخران منسوب است.(2)
اختلاف موجود در حدّ ترخّص هم، زمان رفتن شخص به سفر را شامل مىشود و هم زمان بازگشت او از سفر را؛ ليكن برخى از كسانى كه تحقق هر دو امر را معتبر دانستهاند، بين رفتن به سفر و بازگشت از آن به وطن تفصيل داده و در صورت نخست حدّ ترخّص را عبارت از تحقق هر دو امر فوق دانسته و در فرض دوم قائل به وجوب قصر نماز براى مسافر تا رسيدن به خانه خود شدهاند؛ چنان كه برخى از كسانى كه قائل به كفايت يكى از دو امر ياد شده، در تحقق حدّ ترخّص در رفتن به سفر شدهاند، هنگام بازگشت، تقصير نماز را تا حدّ شنيدن صداى مؤذّن واجب مىدانند.(3)