responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 3  صفحه : 195
حارصه

حارصه: خراشيدگى پوست بدون جريان خون.

در برخى كلمات، «خارصه» ضبط شده، ليكن بيشتر، آن را «حارصه» (بدون نقطه) ضبط كرده‌اند؛ چنان كه در كتب لغت نيز همين گونه آمده است.

حارصه، اوّلين مرحله از مراحل هشت گانه شجاج( --> شجاج)است و از آن در باب قصاص و ديات سخن گفته‌اند.

در حارصه، قصاص ثابت است.(1)بنابر مشهور ديه حارصه در سر و صورت يك شتر است(2)( --> جراحت).

حازق

حازِق: پوشنده پاپوش تنگ.

عنوان ياد شده در روايتى از امام صادق عليه السّلام آمده كه از پوشيدن آن در نماز نهى كرده(1)و به مناسبت در باب صلات و قضاء به كار رفته است.

نماز گزاردن با پاپوش تنگ كه پا را مى‌فشارد كراهت دارد و درآوردن آن هنگام نماز مستحب است.(2)قضاوت كردن با آن نيز مكروه است.(3)

( --> خُفّ)( --> كفش)

حاسب

حاسِب: محاسبه كننده زكات.

عنوان ياد شده در باب زكات به كار رفته است.

از عاملان زكات، حاسب است كه مقدار زكات متعلق به اموال ديگران را محاسبه مى‌كند و دستمزدش از سهم عاملان پرداخت مى‌گردد.(1)

حاسّتين

حاسَّتَيْن: حسّ بينايى و شنوايى.

عنوان ياد شده در باب طهارت بسيار به كار رفته است.

از مبطلات وضو، خواب است(1)و به تصريح اكثر فقها، ملاك خوابى است كه بر


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 3  صفحه : 195
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست