responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 3  صفحه : 159

جيم تلفظ مى‌گردد. عنوان ياد شده در باب حدود به كار رفته است.

سرقت از جيب لباس زيرين و يا به تصريح برخى، از جيب اندرونى لباس رويين، يا از جيبى كه با مثل دكمه و زيپ بسته شده، حتى اگر روى لباس باشد، سرقت از حرز( --> حرز)محسوب مى‌شود و در نتيجه انگشتان سارق قطع مى‌گردد.(1)

جيب بر

جيب بُر [= طَرّار]: رباينده از جيب ديگرى با تردستى.

به دزدى كه پول يا مالى را با تردستى از جيب ديگرى مى‌ربايد، جيب بر گويند. از احكام آن در باب حدود سخن رفته است.

هرگاه جيب برى، از جيب رويين لباس باشد كه آشكار است، حدّ سرقت (قطع انگشتان) بر دزد جارى نمى‌شود، بلكه مال دزديده شده از او گرفته و تعزير( --> تعزير)مى‌شود؛ ليكن اگر از جيب لباس زيرين باشد، حدّ سرقت بر جيب بر جارى مى‌گردد.(1)

جَيْش --> لشكر

جيفه --> مردار

جيوه

جيوه: فلزى نقره‌اى رنگ و مايع.

از آن در باب طهارت و خمس نام برده‌اند.

جيوه از معادن و محكوم به احكام آن همچون وجوب اخراج خمس آن است(1)( --> معدن).

در نجس شدن ملاقات كننده نجاست صرف مايع بودن آن كافى نيست؛ بلكه بايد ملاقات كننده قابليت تأثر و انفعال را نيز داشته باشد. از اين رو، مايعى همچون جيوه با ريختن در ظرف نجس خشك نجس نمى‌شود.(2)


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 3  صفحه : 159
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست