جهل عبارت است از عدم علم( --> علم)(ندانستن) خواه جاهل بداند كه نمىداند (جهل بسيط) يا نداند كه نمىداند (جهل مركب). بنابر اين، جزمِ غير مطابق با واقع، ظنّ، شك و وهم، همه از مصاديق جهل خواهند بود. از احكام و آثار جهل در ابواب مختلف فقه؛ اعم از عبادات، عقود، ايقاعات و احكام سخن گفتهاند.
جهل و تكليف:تكاليف واقعى ميان عالم و جاهل مشترك است و جاهل همچون عالم، مكلّف به احكام واقعى است؛ ليكن جهل موجب عدم تنجّز حكم واقعى نسبت به جاهل مىشود؛ از اين رو، جاهل بر مخالفت حكم واقعى كيفر نمىشود، مگر جاهل مقصر كه در جهل خود معذور نيست و در نتيجه، احكام واقعى نسبت به او نيز همچون عالم منجّز است.(1)البته مواردى، از قبيل قصر( --> قصر)و اتمام( --> اتمام)و جهر( --> جهر)و اخفات( --> اخفات)به دليل خاص از حكم اشتراك خارج شده است.(2)
وجوب تحصيل علم بر جاهل:فرا گرفتن احكام شرعى بر جاهل به آنها واجب است.(3)
ارشاد جاهل:ارشاد جاهل و آموختن احكام شرعى به وى واجب است؛ ليكن چنانچه شخصى، به حكم شرعى عالم، اما به موضوع آن جاهل باشد ـ مانند كسى كه مىداند وضو گرفتن با آب نجس باطل است، ليكن نمىداند اين آب نجس است ـ بيشتر فقها ارشاد به موضوع را واجب ندانستهاند، مگر در امور مهمى همچون جان، آبرو و مال درخور اعتناى مؤمن كه