رجوع هبه كننده از هبه خود كه حكمى شرعى است و با اسقاط هبه كننده ساقط نمىشود و او مىتواند پس از هبه به آنچه هبه كرده بازگردد و آن را پس بگيرد.(1)
(--> حكم)(--> حق)
جواز شرعى--> جواز
جواز عقلى--> جواز
جوان
جوان: مقابل پير، آن كه زمان زيادى از عمرش نگذشته است.
از احكام آن در بابهاى صلات، زكات، صوم، عتق و حدود سخن رفته است.
سلام كردن مرد به زن نامحرم مكروه است. در صورت جوان بودن زن، كراهت شديدتر است.(1)جوان و مانند او كه خوابشان سنگين است مىتوانند قبل از نيمه شب، نماز شب را به جا آورند؛ ليكن قضاى آن در روز افضل از خواندن آن قبل از نيمه شب است(2)(--> نماز شب).
شرط پرداخت زكات چارپايان، رسيدن آنها به حدّ نصاب است. اگر مقدار نصاب جوان باشند، پرداخت حيوان پير جهت زكات كفايت نمىكند.(3)در دَوَران امر بين آزاد كردن برده پير ناتوان و برده جوانى كه هنوز مو بر صورتش نروييده، آزاد كردن پير ناتوان، افضل است.(4)بوسيدن زوجه بر زوج جوان روزه دار مكروه است.(5)
برخى گفتهاند: اگر زنا كارِ مُحصن(--> احصان)پير باشد دو حد بر او جارى مىشود؛ يكى صد ضربه تازيانه و ديگرى سنگسار شدن و اگر جوان باشد تنها حدّ دوم جارى مىگردد؛ ليكن مشهور تفاوتى بين پير و جوان قائل نشده و هر دو را مستحق دو حدّ دانستهاند.(6)
جواهر
جواهر: سنگهاى گران بها، مانند ياقوت، زمرد و الماس.
از احكام آن در بابهاى طهارت، صلات، خمس و حج سخن گفتهاند.