بار شير دادن). در تحقق رضاع به عدد، پى در پى بودن آن شرط است. از اينرو، شير دادن چند زن ـ هرچند از يك شوهر ـ به نوبت موجب نشر حرمت نمىشود.(7)
تنباكو -->دخانيات
تنبلى -->كسالت
تنجّز
تَنَجُّز:از مراتب حكم (تكليف).
عنوان تنجّز در كلمات فقها با اضافه به تكليف(-->تكليف)و نيز مصاديق تكليف، يعنى وجوب و حرمت به كار رفته و در اصول فقه از مراتب حكم(-->حكم)شمرده شده است كه مراد از آن رسيدن حكم (تكليف) به مرحلهاى است كه مخالفت آن موجب عقاب مىگردد.
از ديدگاه اماميّه، تكاليف الهى بين عالم و جاهل مشترك است؛ ليكن علم به آن همچون قدرت و التفات، شرط تنجّز تكليف دانسته شده است. از ديدگاه بسيارى در تنجّز تكليف فرقى بين علم تفصيلى و علم اجمالى(-->علم اجمالى)نيست.(1)
تنجيز
تَنجيز: انشاى مفاد عقد يا ايقاع بدون منوط كردن آن به چيزى.
تنجيز مقابل تعليق(-->تعليق)عبارت است از اينكه مفاد عقد(-->عقد)يا ايقاع(-->ايقاع)بدون مشروط كردن آن به چيزى ديگر انشاء گردد، مثلا فروشنده بگويد: اين كتاب را به تو فروختم؛ بدون آنكه فروختن كتاب را منوط به چيزى ديگر همچون بازگشت زيد از سفر بكند. از اين عنوان در باب تجارت، سخن رفته است.
حكم:از شرايط صحّت عقد يا ايقاع، منجّز بودن مفاد آن است. بر اين شرط
(1)اصول الفقه 2/ 30 ـ 39 ؛ فقه الصادق 7/ 292 ؛ اصطلاحات الاصول/ 123 ـ 124 ؛ تسديد الاصول 2/ 220 ؛ المحكم فى اصول الفقه 4/ 272 .