(بردهاى را آزاد كن) كه شامل برده مؤمن و كافر مىشود و از اين جهت داراى اطلاق و شمول است و با آزاد كردن هريك از برده مؤمن يا كافر امر مولا امتثال مىشود؛ ليكن مولا با اضافه كردن قيدِ{مؤمنة }در كلام خود و گفتن:{أَعْتِقْ رَقَبَةً مُؤْمِنَةً رقبة }را از اطلاق خارج و آن را به برده مؤمن مقيّد و محدود مىكند.(1)در نتيجه، امتثال امر مولا تنها با آزاد كردن برده مؤمن محقق مىشود و آزاد كردن برده كافر كفايت نمىكند.
تقابل بين تقييد و اطلاق، تقابل عدم و ملكه است؛ يعنى اطلاق در جايى ممكن است كه تقييد در آنجا ممكن باشد. برخى، تقابل آن دو را تقابل تضاد دانسته و گفتهاند: حقيقت اطلاق جمع همه قيدها است نه عدم آنها. بنابر اين اطلاق همچون تقييد امر وجودى خواهد بود نه عدمى و تقابل بين دو امر وجودى تقابل تضاد ناميده مىشود.(2)
(-->اطلاق)(-->مقيّد)
تكاثر؛ سوره
تَكاثُر؛ سوره:يكصد و دومين سوره قرآن كريم.
در باب صلات آمده است.
خواندن سوره تكاثر در نمازهاى واجب(1)بويژه نماز عصر و مغرب(2)و نيز نوافل(3)بخصوص بنابه روايتى در ركعت دوم نماز وحشت(4)(-->نماز وحشت)و نماز شب سيزده رجب،(5)مستحب است. قرائت آن هنگام خواب(6)و زمانى كه شخص براى دفن ميّت وارد قبر مىشود نيز استحباب دارد.(7)
تَكاذُب -->تعارُض
تَكافُل -->تضامُن
تكبّر
تكبّر: خود بزرگ بينى.
كِبر از صفات نكوهيده نفسانى است كه شخص متّصف به آن ـ كه متكبّر