آن كه عادل است بر غير عادل مقدّم مىگردد و در فرض تساوى از اين جهت در مرحله بعد كسى كه داناتر است، سپس آن كه بينا است، پس از آن، كسى كه محافظتش بر اذان اوّل وقت بيشتر است، سپس فردى كه صدايش رساتر است و در نهايت كسى كه همسايگان و مردم او را مىپسندند، بر ديگرى كه آن خصوصيات را ندارد مقدّم مىشود.(5)عبارتها و ويژگيهاى ديگرى نيز ذكر شده است.(6)
البتّه فرض تشاحّ و رجوع به مرجّحات يا قرعه در جايى است كه تعدّد اذان مطلوب نباشد و آن در صورتى است كه امام يا نايب او بخواهد فردى را براى گفتن اذان نصب كند و براى او مستمرّى قرار دهد. امّا در صورت مطلوب بودن تعدّد اذان، منعى در متعدّد بودن اذان گويان نيست و مورد از موارد تشاحّ نخواهد بود.(7)
تشاحّ در امامت جماعت:اگر چند نفر در تقدّم براى امامت جماعت ـ در حدّى كه منافى با عدالت و اخلاص نباشد ـ با يكديگر اختلاف كنند، بنابر تصريح برخى، آن كه مأمومين او را مقدّم بدارند عهدهدار امامت مىگردد؛ هرچند برخى متأخّران خصوصيت يادشده را به عنوان مرجّح نپذيرفتهاند. در صورت اختلاف مأمومين در تقديم يك فرد، به مرجّحات رجوع مىشود. در شمار مرجّحات و ترتيب بين آنها اختلاف است. بنابر مشهور اَقْرَأ (آن كه قرائتش بهتر است) بر اَفْقَه (داناتر به مسائل و احكام شرع) و افقه بر فرد برخوردار از ديگر مرجّحات ـ همچون سبقت در ايمان، مُسِنتر بودن و زيباتر بودن ـ مقدّم مىشود. در فرض تساوى در همه مرجّحات، يكى از آنان با قرعه مقدّم مىگردد.(8)
تشاحّ در اقامه نماز بر ميّت:چنانچه اولياى ميّت در اقامه نماز بر ميّت تشاحّ كنند با تساوى آنان از جهت داشتن اهليّت براى اقامه نماز، به مرجّحاتى نظير افقه، اقرء، مُسنتر و زيباتر بودن يكى از اوليا رجوع مىشود و در فرض عدم امكان ترجيح بين آنان، قرعه زده مىشود. البتّه برخى، زيباتر بودن را در شمار مرجّحات ذكر نكردهاند.(9)