اگر وقوف اختيارى مشعر الحرام(-->وقوف)از حاجى فوت شود قبل از زوال روز عيد قربان مىتواند آن را تدارك كند، به شرط آنكه وقوف عرفه از او فوت نشده باشد.(5)
تداعى
تَداعى: مدّعى بودن دو نفر نسبت به يك چيز.
در دعاوى، گاه يكى از دو طرف مدّعى چيزى و طرف ديگر منكر ادّعاى او است بدون آنكه خود ادّعايى داشته باشد. غالب موارد دعاوى چنين است. و گاه هر دو طرف، مدّعى هستند، مثلا كسى بخشى از خانه خود را به ديگرى اجاره داده است. پيش از سكونتِ مستأجر در خانه، بين آن دو در تعيين بخش مورد اجاره اختلاف پديد مىآيد. موجر مدّعى است بخش غربى را اجاره داده است ولى مستأجر مدّعى است مورد اجاره قسمت شرقى خانه است. در اين صورت هر يك، مدّعى اجاره بخشى از خانه و منكر اجاره بخشى ديگر است. دو طرف دعوا «مُتداعيان» و دعواى آن دو «تداعى» ناميده مىشود. از اين عنوان در باب قضاء سخن رفته است.
حكم:حكم قاضى در موارد تداعى يا مبتنى بر قاعده مدّعى و منكر(-->قاعده بيّنه و يمين)است(1)و يا بر قاعده عدل و انصاف(2)(-->قاعده عدل و انصاف). اگر حكم بر اساس قاعده نخست باشد در مثل مثال بالا چند صورت متصور است:
اگر تنها يكى از دو طرف اقامه بيّنه(-->بيّنه)كند، به نفع او حكم مىشود. اگر هر دو، بيّنه بياورند با تساوى دو بيّنه، هر دو ساقط مىگردند و حكم به بطلان اجاره مىشود و اگر يكى بر ديگرى ترجيح داشته باشد، به نفع بيّنه داراى مرجّح حكم مىشود و اگر هيچكدام بيّنه نداشته باشد قاضى آن دو را قسم مىدهد. اگر فقط يكى سوگند بخورد، حكم به نفع او صادر مىشود و چنانچه هر دو قسم بخورند يا از قسم خوردن خوددارى كنند، حكم به تساقط و بطلان اجاره مىشود.(3)