تَحبيس: حبس كردن مالى در راه خدا يا براى شخصى يا مكانى، مانند كعبه و مسجد(1)(-->حبس).
تَحتُ الحَنَك -->تَحنيك
تحجير
تَحجير: انجام دادن كارى مانند سنگچينى و ديواركشى در زمين موات.
عنوان تحجير نه عنوانى تعبّدى است كه براى تعريف و توضيح آن به شرع رجوع شود و نه از موضوعات عرفى محدود به حد و مقيّد به قيد خاص؛ از اينرو، مفهوم آن بر حسب زمانها و مكانها و عادات مختلف است و مراد از آن به طور كلّى عبارت است از هر اقدامى كه بيانگر قصد احيا باشد(-->احياء موات)، در زمين موات(-->زمين موات)و معادن و مانند آن از آنچه ملحق به زمين موات است، مانند سنگچينى اطراف آن، پىكنى، گود بردارى، نصب ميله و سيم كشى.
شروع به احيا قبل از تحقّق آن نيز تحجير به شمار مىرود، مانند كندن چاهى از چاههاى قنات متروكى كه حفر كننده قصد احياى آن را دارد. اين اقدام نسبت به ديگر چاههاى قنات و نيز زمين مواتى كه پس از جريان آب قنات، با آن آبيارى مىشود تحجير محسوب مىگردد.
قطع آب از نيزارى كه آب و نى آن را فرا گرفته است و نيز اقدام به خاك بردارى معدن پيش از پيدايى جوهر معدنى آن به قصد احيا، تحجير محسوب مىشود.(1)
البتّه در تحقّق تحجير، شرط است علاوه بر گويا بودن عمل بر قصد احيا، از نظر گستره نيز مورد احيا را دربر گيرد؛ به عنوان مثال در سنگ چينى، همه اطراف زمين، سنگچينى شود ولى در مثل حفر يكى از چاههاى قنات متروك ـ همانگونه كه يادآور شديم ـ اين عمل به نظر عرف نشانه قصد احياى تمامى چاههاى قنات و زمينهاى مربوط به آن است.(2)از عنوان تحجير در باب احياء موات بحث شده است.