اقامه نماز ميّت بر فرزندش اولويّت دارد.(22)گريبان چاك كردن فرزند، در مرگ پدر جايز است.(23)
2. قضاى نماز و روزه ميّت ـ بنابر قول مشهور ـ بر پسر بزرگتر واجب است(24)(-->فرزند ارشد).
3. درصورت فقر پدر و تمكّن فرزند، نفقه پدر بر فرزند واجب است(25)و فرزند نمىتواند زكات مالش را به پدر بدهد.(26)
4. پدر نسبى نسبت به پسر پس از سپرى شدن دوران شيرخوارگى و ـ بنابر مشهور ـ نسبت به دختر بعد از هفت سالگى حقّ حضانت دارد(-->حضانت).(27)
5 . پدرى كه برده است چنانچه به سببى از اسباب، به ملك فرزند خويش درآيد، به طور قهرى آزاد مىگردد(28)(-->آزادى).
6 . پذيرش وصيّت پدر بر فرزند درصورت درخواست پدر به قول شيخ صدوق واجب است،(29)هرچند ديدگاه مشهور مخالف آن است(30)(-->وصيّت).
7. پدر و فرزند از يكديگر ارث مىبرند و جزء طبقه اوّل از طبقات ارث به شمار مىآيند. ارث پدر ـ درصورت وجود فرزند براى ميّت ـ يك ششم است(-->ارث).
8 . بر پدرى كه فرزند نسبى خود را قذف كرده حدّ قذف جارى نمىگردد بلكه تعزير مىشود.(31)همچنين اگر مال فرزندش را دزديده باشد.(32)
9. پدرى كه فرزند نسبى خود را كشته، قصاص نمىشود؛ هرچند كفّاره و ديه و نيز تعزير بر عهدهاش ثابت است.(33)در اين صورت از فرزند ارث نمىبرد.(34)
10. در انعقاد نذر فرزند با نهى پدر و نيز جواز برهم زدن آن توسط پدر بعد از انعقاد، همچنين توقّف انعقاد نذر بر اذن پدر، اختلاف است(35)(-->نذر).
11. قسمِ فرزند با نهى پدر ـ جز در جايى كه مورد قسم انجام دادن واجب يا ترك حرامى باشد ـ منعقد نمىگردد. چنانكه در صورت انعقاد، پدر مىتواند آن را برهم بزند كه در نتيجه قسم لغو و بىاثر خواهد شد. در اين صورت، اگر فرزند قسمش را بشكند و خلاف آن عمل كند، كفّارهاى بر عهده او نخواهد بود؛