و توقّف كردهاند.(2)صورت سوم نيز بنابر مشهور جايز است، هرچند بيع محاباتى (فروختن كالايى به چند برابر قيمت واقعى آن) باشد. البتّه چنين معاملهاى كراهت دارد.(3)در صحّت و بطلان صورت دوم اختلاف است، اشهر بطلان آن مىباشد.(4)
(-->بيع بثمنين)
بيع وَضيعَه -->بيع مواضعه
بيع وفا -->بيع شرط
بيعه
بِيعَه: عبادتگاه اهل كتاب.
واژه يادشده در قرآن با لفظ جمع «بِيَع» آمده است.(1)در بيشتر كتابهاى لغت، بيعه به پرستشگاه ترسايان يا كليسا معنا شده است، هرچند آن را عبادتگاه يهوديان هم گفتهاند(2)(-->معبد).
بيعين فى بيع
بَيْعَيْن فى بيع:فروختن كالا به دو بها/ فروش كالا به شرط فروش كالايى ديگر توسط خريدار به فروشنده.
از آن به مناسبت در باب تجارت سخن گفته شده است.
عنوان يادشده از جمله معاملاتى است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله در حديث مناهى از آن نهى كرده است. در روايات ديگر از آن حضرت از همين مفاد به{شَرْطَيْنِ فى بَيْع }و{صَفْقَتانِ فى واحِدَة }تعبير شده است.
براى عنوان فوق در كلمات فقها دو معنا ذكر شده است.
1. بيع كالا به دو قيمت؛ يكى به نقد با بهاى كمتر و ديگرى به نسيه با بهاى بيشتر يا يكى به مدّت كوتاهتر و ديگرى به مدّت بلندتر. بدين اعتبار از اين نوع بيع به «بيع بثمنين» تعبير شده است و به اعتبار اينكه چنين معاملهاى متضمّن دو شرط است ـ بدين صورت كه اگر نقد باشد ثمن، فلان مبلغ و اگر نسيه باشد فلان مبلغ ـ از آن به «شرطَيْن فى بيع»