بيع ضمنى: بيع حاصل از انشاى امرى ديگر؛ مقابل بيع مستقل.
بيع يا به انشاى مستقل تحقّق مىيابد ـ مانند اينكه فروشنده بگويد: اين كالا را به تو فروختم و خريدار قبول كند ـ و يا به انشاى ضمنى كه در ضمن انشاى امرى ديگر به ملازمه حاصل مىشود، مانند اينكه شخصى به ديگرى بگويد: بردهات را از طرف من در برابر هزار تومان آزاد كن و او قبول كند و برده را از طرف وى آزاد نمايد. در اينجا لازمه آزاد كردن برده از طرف مقابل، مالكيت آن طرف نسبت به برده است؛ زيرا عتق، تنها در ملك صحيح است. از اينرو، درخواست آزاد كردن برده از جانب او به دو درخواست تجزيه مىشود: نخست، درخواست تمليك برده و فروختن آن به وى و ديگرى آزاد كردن برده از جانب او. در نتيجه، بيع در ضمن درخواست شخص از مولاى برده به آزاد كردن او از طرف وى و پذيرش اين درخواست از سوى مولا تحقّق مىيابد. از اين عنوان در باب تجارت سخن رفته است.
برخى تصريح كردهاند: امورى همچون صيغه كه در بيع مستقل معتبر است در بيع ضمنى معتبر نيست(1)(-->بيع).
بيع عَرَبُون -->بيعانه
بيع عرفى
بيع عرفى:بيع مؤثّر از نظر عرف.
بيع عرفى در مقابل بيع شرعى عبارت است از معاملهاى كه از نظر عرف، بيع ناميده مىشود؛ خواه از نظر شرع، بيع شمرده شود و در نقل و انتقال مؤثّر باشد يا نباشد بلكه موجب اباحه گردد، يا آنكه باطل باشد، مانند بيع ربوى(-->ربا).(1)
(-->بيع شرعى)
1. مستند الشيعة 14/ 249 ؛ حاشية كتاب المكاسب (اصفهانى) 1/ 154 .
بيع عريّه
بيع عَريَّه:فروختن ميوه درخت خرما در برابر خرما.
عريّه به يك نخل خرما كه مال كسى است و در خانه يا باغ شخص ديگر قرار
(1)نهاية الإحكام 2/ 451 ؛ كتاب المكاسب 3/83 ـ 84 .