بنابر مشهور زمان تعلّق زكات به خرما وقتى است كه خرما از مرحله غوره و سبز رنگى بگذرد و قرمز يا زرد شود كه از آن به «تمر» يا مرحله «بُدُوِّ صَلاح» تعبير مىشود.(1)
بلح و تمر دو جنس به شمار مىروند؛ از اينرو فروش يكى در ازاى ديگرى به زياده جايز است و ربا(-->ربا)محسوب نمىشود.(2)
بلد
بَلَد: آبادى.
بلد كه جمع آن بُلدان مىباشد به معناى شهر آمده است؛ ليكن مراد از آن در كلمات فقها محلّ سكنى و زندگى انسانها ـ اعم از شهر و روستا ـ است. از اين عنوان در بيشتر ابواب فقهى همچون طهارت، صلات، زكات، خمس، صوم، حج، جهاد، تجارت، ضمان، وكالت، نكاح، اطعمه و اشربه، غصب و قضاء به مناسبت سخن رفته است.
طهارت:جابه جا كردن ميّت از بلدى به بلد ديگر جز به مشاهد مشرّفه(-->مشاهد مشرّفه)مكروه، و به مشاهد مشرّفه مستحب است.(1)
صلات:اعتماد به قبله بلاد مسلمانان درصورت عدم علم به انحراف آن جايز است(2)(-->دار الإسلام). نماز آيات(-->نماز آيات)بر اهالى بلدى واجب مىشود كه سبب آن در همان بلد رخ داده است.(3)
مبدأ مسافت شرعى در بلاد داراى ديوار، ديوار آنها و در بلاد فاقد ديوار آخرين خانههاى بلد است. در بلاد كبيره(-->بلاد كبيره)اختلاف است كه ملاك آخرين خانههاى بلد است يا آخرين خانههاى محلهاى كه شخص در آن زندگى مىكند.(4)
زكات و خمس:انتقال زكات يا خمس به بلدى ديگر درصورت عدم وجود مستحق در بلد مبدأ جايز است و با وجود مستحق، اختلافى است.(5)
درصورت تلف شدن عين مالِ متعلّق زكات، قيمت آن به عنوان زكات بايد پرداخت گردد؛ ليكن در اينكه مبنا قيمت