آبرو [ = عِرْض ] : حيثيّت قابل ستايش و سرزنش در انسان.
آبرو بر حيثيّتى از انسان اطلاق مىشود كه درخور ستايش يا سرزنش است؛ خواه در خود او باشد يا در خانواده و كسانى كه به گونهاى با او پيوند دارند. از آبرو به ناموس نيز تعبير مىشود. از اين عنوان در بابهاى گوناگون فقهى، مانند طهارت، صلات، حج، جهاد و تجارت سخن رفته و احكامى بر آن مترتّب گشته است.
شريعت اسلام براى آبروى انسان همانند جان او ارزش ويژهاى قائل شده است؛ تا آنجا كه دفاع از آبرو را واجب دانسته و ريختن خون تجاوز كننده به آن را در بعضى موارد با شرايطى، و نيز ترك مهمترين واجبات را در راستاى حفظ آن، روا دانسته است. براى مثال، رفتن به حج،(1)ادامه نماز،(2)فراهم آوردن آب براى وضو و غسل(3)و يا امر به معروف و نهى از منكر، اگر موجب به خطر افتادن آبروى انسان شود،(4)از وجوب مىافتد.
از موارد جواز غيبت(--> غيبت)موردى است كه حفظ آبروى غيبت شونده منوط به آن است.(5)دفع مهاجمى كه قصد عِرض انسان را دارد واجب است. در صورت عدم توانايى بر دفع، فرار واجب است و تسليم جز در صورت عدم امكان فرار و به خطر افتادن جان، جايز نيست(6)(--> استسلام).
(--> اطّلاع بر عورات)
آب زمزم
آب زمزم: آب چاهى معروف نزديك كعبه.
در روايات از آب زمزم به بهترين آب روى زمين و داروى هر درد ياد شده است(1)و احكام آن در باب طهارت و حج آمده است.
نوشيدن آب زمزم، بلكه بسيار نوشيدن آن،(2)بويژه پيش از سعى(3)(--> سعى)و پس