مستحب،(5)بلكه در صورت ناتوانى از پرداخت بدهى، واجب است(6)( -->اعسار).
امهال كفيل:به كفيل( --> كفالت)براى احضار مكفول غايب، به اندازه آوردن وى مهلت داده مىشود.(7)
امهال مُحيى:كسى كه زمين مواتى را تحجير( --> تحجير)كرده، ليكن احياء( --> احياء موات)نمىكند، حاكم او را بين احياء و صرف نظر كردن از زمين مخيّر مىكند. در صورت داشتن عذر براى احياء، مثل نداشتن كارگر يا ابزار كار، تا زمان بر طرف شدن عذر به او مهلت داده مىشود.(8)
امهال مدّعى عليه:اگر مدّعى عليه (خوانده) در واكنش به شهادت شاهد عليه وى، مدّعى وجود چيزى مانند فسق باشد كه سبب ردّ شهادت شاهد مىگردد، به او مهلت داده مىشود تا آن را اثبات كند.(9)
امهال مرتدّ:به مرد مرتدّ ملّى( --> مرتدّ ملّى)به اندازهاى كه فرصت توبه كردن داشته باشد يا به قولى، سه روز مهلت داده مىشود و در صورت توبه نكردن كشته مىشود.(10)
امّى
اُمّى: نا آشنا به قرائت صحيح نماز.
به كسى كه قرائت صحيح نماز را نمىداند اُمّى، و به آشنا به قرائت صحيح «قارى» مىگويند. در صدق اين عنوان بر كسى كه اعراب كلمات را از روى جهل صحيح ادا نمىكند اختلاف است.(1)از اين موضوع در باب صلات سخن گفته شده است.
بر اُمّى واجب است قرائت صحيح را بياموزد،(2)و به قول مشهور، در صورت توان بر يادگيرى، تا زمانى كه ياد نگرفته در صورت امكان بايد به قارى واجد شرايط اقتدا كند و در صورت فرادا خواندن، نمازش باطل است.(3)
به فتواى مشهور ـ بلكه ادّعاى اجماع شده كه ـ امامت اُمّى براى قارى در ركعت اول و دوم نماز كه خواندن حمد و سوره