عقلى و استحباب شرعى است؛(4)هر چند برخى در استحباب شرعى آن اشكال كرده و اوامر واردشده در اين زمينه را ارشاد به حكم عقل دانستهاند. در نتيجه، نفس امتثال امر به احتياط، داراى ثواب نيست، بلكه آنچه نصيب محتاط مىشود، ثواب مترتّب بر فعل يا ترك است.
شيخ انصارى احتياط در عبادات را محلّ اشكال دانسته و گفته است: در عبادت قصد قربت معتبر است و قصد قربت بدون علم تفصيلى يا اجمالى به امر شارع تحقّق نمىيابد، و از آنجا كه چنين علمى درموارد احتياط وجود ندارد، عمل عبادى امكان پذير نخواهد بود.(5)
به اين اشكال پاسخ داده شده است كه عبادت بودن عملى، مشروط به علم به امر شارع نيست، بلكه انجام دادن آن عمل به اميد محبوبيّت آن و احتمال وجود امر مولا، در عبادت بودن آن كفايت مىكند. علاوه بر اين، اعتبار علم به امر ـ در فرض پذيرفتن آن ـ اختصاص به صورت تمكّن از تحصيل آن دارد كه چنين تمكّنى در موارد لزوم احتياط وجود ندارد.(6)
اصلاح ذات البين-->اصلاح
اصل استصحاب --> استصحاب
اصل اشتغال --> اصل احتياط
اصل اطلاق --> اصل لفظى
اصل برائت
اصل برائت: حكم به برائت ذمّه مكلّف از تكليف هنگام شك در آن.
اصل برائت از اصول عملى( --> اصل عملى)است كه هنگام شك در اصل تكليف و دست نيافتن به دليلى معتبر از كتاب، سنّت، اجماع و يا عقل، به آن رجوع مىشود و مفاد آن برداشته شدن مسئوليّت تكليف مجهول از عهده مكلّف است.
اين اصل در تمامى بابهاى فقه كاربرد دارد و در علم اصول، مبحث اصول عملى از آن سخن رفته است.
اصل برائت به اصل برائت شرعى و اصل برائت عقلى تقسيم مىشود. مفاد