هنگام فرار، به جهت ديگرى مانند برخورد با چيزى يا افتادن از بلندى بميرد، در ثبوت ديه بر اشهار كننده اختلاف است.(2)
شهادت دهنده به دروغ علاوه بر تعزير( --> تعزير)در ميان مردم گردانده مىشود.(3)
به تصريح برخى فقها، قذف كننده( --> قذف)پس از اجراى حدّ،(4)همچنين كلاهبردار(5)و نيز بنابر آنچه به مشهور نسبت داده شده است، قوّاد( --> قيادت)اشهار مىشوند.(6)اشهار افراد ياد شده، اختصاص به مردان دارد.(7)
اشهُر حج -->ماههاى حج
اشهُر حُرُم -->ماههاى حرام
اصحّ
اَصحّ: از الفاظ بيان فتوا.
اصح به معناى صحيحتر يا صحيح و درست است كه فقيهان گاه از آن براى بيان نظر خود در مسئلهاى استفاده مىكنند. واژه اصحّ در اين صورت، از الفاظ بيان فتواى مجتهد است( --> فتوا).
اصحاب اجماع
اصحاب اجماع: گروهى ويژه از روايتگران حديث.
عنوان اصحاب اجماع، اصطلاحى در علم رجال است كه به گروهى ويژه از راويان احاديث در سدههاى دوم و سوم هجرى قمرى كه از بزرگان پرورش يافته مكتب امام باقر، امام صادق، امام كاظم و امام رضا عليهم السّلام به شمار مىروند و بر تصديق رواياتشان و نيز مقام علمى و فقاهتشان اجماع شده است، اطلاق مىشود.
به قول مشهور شمار اصحاب اجماع هيجده نفر است: «زُرارة بن اعيَن، معروف بن خرَّبوذ، بُريد بن معاويه، ابوبصير اسدى ـ و به قولى مرادى ـ فُضيل بن يسار و محمد بن مسلم» از اصحاب امام باقر و امام صادق عليهما السّلام؛ «جميل بن دَرّاج، عبداللّه بن مسكان، عبداللّه بن بُكير، حَمّاد بن عيسى، حمّاد بن عثمان و اَبان بن عثمان»