ساقط مىشود، مانند مورد جلوگيرى ولىّ از ازدواج دختر بكر با كُفو و همتاى خود.(11)
4. موارد تقاصّ:در موارد تقاصّ( --> تقاصّ)، مانند مورد امتناع بدهكار از پرداخت بدهى خود، استيذان واجب نيست.(12)
5 . موارد صدور اذن عمومى:درصورت صدور اذن عمومى از ناحيه شارع، استيذان از مالك يا صاحب حق واجب نيست، مانند خوردن( --> خوردن)از خانه كسانى كه در آيه 61 سوره نور از آنان نام برده شده است.(13)
( --> اذن)
استيصال
استيصال: از بن بركندن.
واژه استيصال در بابهايى مانند طهارت و ديات به كار رفته است.
طهارت:استيصال ناخن براى مردان(1)و عدم استيصال موضع ختنه در زنان مستحب است(2)( --> ختنه).
ديات:در بريدن زبان شخص سالم از بن، اعم از بزرگسال و خردسال، ديه كامل(3)و در بريدن زبان لال(4)و نيز زبان كودكى كه به سنّ نطق رسيده، ولى توانايى سخن گفتن ندارد، يك سوم ديه ثابت است(5)( --> زبان).
در استيصال بينى(6)( --> بينى)و نيز هر دو گوش( --> گوش)، ديه كامل و در استيصال يك گوش، نصف ديه ثابت است.(7)
استيطان-->وطن
استيعاب
استيعاب: فراگيرى و شمول.
تفاوت استيعاب با استغراق آن است كه استغراق تنها در شمول يكى يا مطلق نسبت