استِفال: پايين آوردن سطح زبان هنگام تلفّظ حرف، مقابل استعلاء(--> استعلاء).
استفال از صفات حروف و از اصطلاحات علم تجويد است. جز حروف «خ»، «ص»، «ض»، «غ»، «ط»، «ق» و «ظ» بقيّه حروف داراى صفت استفال هستند كه به موجب آن، حرف، نازك و كم حجم تلفظّ مىگردد( --> تجويد).
استفتاء
استفتاء: پرسش و درخواست فتوا.
مراد از استفتاء در فقه، سؤال از مجتهد درباره مسائل و احكام شرعى است. به سؤال كننده، «مُستفتى» گفته مىشود.
( --> فتوا)
استفتاح
استفتاح: نصرت خواستن، گشايش طلبيدن.
اين واژه درباره دعاى استفتاح ـ كه از آن به دعاى توجّه( --> دعاى توجّه)تعبير مىشود(1)ـ و عمل استفتاح ـ كه به عمل اُمّ داوود( --> عمل اُمّ داوود)معروف است(2)ـ به كار رفته است.
استفراغ
استفراغ: قى كردن.
به بيرون آمدن غذاى درون معده از راه گلو استفراغ اطلاق مىشود. واژه استفراغ در تعريف اجتهاد با اضافه به وُسع به كار رفته است كه مراد، بذل نهايت سعى و تلاش در استنباط احكام شرعى از منابع آن است( --> اجتهاد). گاهى نيز به كلمه «رَحِم» اضافه مىگردد كه منظور، استبراء رحم است( --> استبراء).