در حصول طهارت به استحاله، بين عين نجس و متنجّس تفصيل ندادهاند، ليكن بعضى متأخّران، استحاله در اشياى متنجّس را موجب طهارت نمىدانند. البته بسيارى از آنان اين قول را نپذيرفتهاند.(14)
بايد توجّه داشت كه منشأ اختلاف در موارد ياد شده و ديگر موارد، اختلاف در تحقّق و صدق عنوان استحاله است.
موارد شك:بسيارى از فقها مورد شك در تحقّق استحاله را يادآور نشدهاند و كسانى هم كه آن را مطرح كردهاند، نظرات مختلفى دادهاند. بعضى به طور مطلق حكم به طهارت كردهاند،(15)بعضى ديگر به طور مطلق، طهارت را نفى كردهاند(16)و برخى، معتقدند كه تنها در صورتى حكم به طهارت مىشود كه مورد شك از اعيان نجس ـ مانند غائط ـ و منشأ آن، شك در مفهوم باشد، مانند آنكه پس از تغيير و تبديل مدفوع با سوزاندن، در صدق عنوان غائط بر آن شك شود.(17)
استحباب
استحباب [ = نَدْب]: از احكام پنج گانه تكليفى.
استحباب به طلب فعل يا رجحان آن با عدم منع از ترك آن، تعريف شده است. بر اساس اين تعريف، مفهوم استحباب مركّب از دو جزء است: طلب يا رجحان، و عدم منع از ترك.
حكم ـ اعم از وجوب، استحباب، و غير آن ـ نزد متأخران امرى بسيط است. از اين رو، آنان تعريف فوق را نپذيرفته و حكم را به اراده و خواست مولا يا آنچه از مقام ابراز و اظهارِ اراده مولا انتزاع مىشود، تفسير كردهاند. بنابر تفسير نخست
(14)مستمسك العروة 2/ 91 ؛ التنقيح (الطهارة) 3/ 169 ـ 173 ؛ مستند الشيعة 1/326 ؛ العروةالوثقى 1/132