ارتكاز عبارت است از رسوخ مفهومى خاص در ذهن گروهى يا اكثر و يا همه مردم، مانند ارتكاز محترم بودن قرآن و كعبه نزد مسلمانان و ارتكاز محترم بودن امامان معصوم عليهم السّلام نزد شيعيان.
كاربرد واژه ارتكاز به عنوان دليل، نزد اصوليان معاصر رايج شده و در اصول فقه، بحث حجيّت خبر واحد آن جا كه از سيره( --> سيره)به عنوان دليل بر حجيّت خبر واحد(--> خبر واحد)بحث مىشود بدان اشاره رفته است. برخى نيز براى ارتكاز متشرّعه باب جداگانهاى گشوده و به اختصار از آن سخن گفتهاند.(1)
مراد از ارتكاز به عنوان دليل، بنابر آنچه از موارد استعمال آن در كلمات فقيهان و اصوليان استفاده مىشود ارتكازى است كه بر طبق آن سيره عملى موجود باشد و ارتكاز، در حقيقت، پشتوانه علمى سيره به شمار مىرود.(2)البته از ظاهر سخنان برخى برمىآيد كه ارتكاز پشتوانه علمى سيره است؛ هرچند به جهت نظرى بودن موضوع ارتكاز يا عدم تحقّق موضوع آن تا به حال سيره عملى بر طبق آن وجود نداشته باشد.(3)
ويژگى ارتكاز نسبت به سيره در اين است كه سيره از اين جهت كه ماهيت آن فعل يا ترك است نسبت به نوع حكم اجمال دارد؛ برخلاف ارتكاز كه نوع حكم را تعيين مىكند.(4)
انواع ارتكاز:ارتكاز به ارتكاز عقلا و متشرّعه تقسيم مىشود. مراد از عقلا، عقلاى جامعه، قطع نظر از آيين آنان است، مانند ارتكاز پذيرش خبر ثقه، و مراد از متشرّعه افرادى هستند كه به مذهب و شريعت پايبندند، مانند ارتكاز قبح و ناپسندى تراشيدن ريش نزد آنان. ارتكاز متشرّعه در زمره راههاى يقينى دستيابى به سنّت(--> سنّت)به معناى كشف از قول معصوم عليه السّلام شمرده شده است.(5)