تلاوت سوره احزاب بر بالين مُحتضر(--> احتضار)مستحب است.(1)
اِحسان --> نيكى
اِحسان؛ قاعده-->قاعده احسان
اِحصاء --> شمارش
احصار
اِحصار [= حَصر]: بازماندن از اتمام حج يا عمره به سبب بيمارى.(1)
به فرد بازمانده «محصور» يا «مُحصَر» گفته مىشود. از اين عنوان در باب حج سخن رفته است.
احصار در حج:اگر بيمارى مانع وقوف حاجى(--> وقوف)در عرفات و مشعر يا يكى از آن دو گردد؛ به گونهاى كه موجب فوت حج شود، احصار تحقّق مىيابد. اگر حاجى پس از ادراك وقوف، بر اثر بيمارى نتواند به منى رود، براى رمى جمرات و قربانى نايب مىگيرد؛ سپس حلق(--> تراشيدن)و باقى مناسك را انجام مىدهد. در صورت عدم امكان نيابت، در اينكه حصر تحقق مىيابد يا بر احرام باقى مىماند، اختلاف است.(2)
اگر حاجى پس از انجام دادن مناسك منى و تحلّل( --> تحلّل)بيمار گردد و