و حجيّت خبر واحد و يا اختصاص به بابى خاص دارد، مانند روايات وارد شده در هر باب.
راههاى اثبات موضوع:راه اثبات موضوعات يا عام است و همه موضوعات با آن قابل اثبات مىباشد و يا خاص، كه تنها برخى موضوعات با آن اثبات مىگردد. از سوى ديگر، اثبات يا وجدانى است، مانند علم به موضوع از راه حواسّ و يا تعبّدى، مانند بيّنه(--> بيّنه)، خبر ثقه بنابر حجيّت آن در موضوعات، استصحاب، قاعده طهارت(--> قاعده طهارت)، قاعده يد(--> قاعده يد)، اصلِ صحّت(--> قاعده صحّت)، قاعده فراغ(--> قاعده فراغ)و تجاوز(--> قاعده تجاوز)و غير آن از آنچه موضوعات، تعبّداً با آنها احراز مىگردد.
از اثبات به مفهوم دوم، در باب قضاء و شهادات سخن رفته است و غرض از اين نوع اثبات، استيفاى حق توسط حاكم شرع مىباشد.
اگر كسى نزد قاضى عليه ديگرى اقامه دعوا كند، قاضى با علم به حقيقت، بنابر مشهور بر اساس علم خود حكم مىكند و نيازى به اثبات نيست؛ ولى در صورت جهل وى به واقع، دعواى مدّعى بايد اثبات گردد. اثبات بر عهده مدّعى است؛ زيرا اصل، برائت ذمّه ديگرى (مدّعى عليه) از حقّ مورد ادّعا است، تا زمانى كه ادّعا كننده خلاف آن را ثابت كند.(1)
راههاى اثبات:مراد از راههاى اثبات، چيزهايى است كه قاضى براى اثبات موضوع حكم از آنها استفاده مىكند. اين راهها عبارتند از:
1. علم قاضى. بنابر ديدگاه مشهور، قاضى مىتواند بر اساس علم خود حكم كند و نيازى به اثبات از جانب طرف دعوا ندارد.
2. بيّنه(--> بيّنه). در اينكه اقامه بيّنه حقّى براى مدّعى است يا حكمى شرعى، اختلاف است. بنابر قول دوم، حاكم مىتواند مدّعى را امر به احضار بيّنه كند، يا در صورت حضور، ابتدا (بدون اجازه مدّعى) سئوال كند.(2)