اطاعت خدا تنها با اطاعت برگزيدگان و فرستادگان او، يعنى كسانى كه خدا امر به اطاعتشان كرده، تحقق مىيابد؛ از اين رو، اطاعت آنان بر خلق واجب است و اين اطاعت براى مردم عين رهايى و آزادگى است؛ زيرا بندها و گرههاى وجود آنان را مىگشايد و به هدف غايى خلقت رهنمونشان مىسازد.
حدود آزادى:آزادى افراد در برابر يكديگر از حقوقى نيست كه در ابتدا بتوان به ديگرى داد يا از وى ستاند، جز درمواردى خاص، مانند به بردگى گرفتن اسيران جنگى با شرايطى خاص و يا آزاد كردن برده از سوى مولا.
تحقّق آزادى انسانها در ارتباط باهم، نيازمند چارچوب و ضوابطى است كه از افراط و تفريط جلوگيرى كند و گرنه، به هرج و مرج و استبداد و ديكتاتورى و در نتيجه سلب آزادى افراد منجرّ مىشود.
اسلام با تشريع امر به معروف و نهى از منكر(--> امر به معروف و نهى از منكر)و تحت عناوين «معروف» و «منكر» چارچوب آزادى را تعيين كرده است؛ يعنى انسانها تنها، در چار چوب «معروف» مىتوانند در زمينههاى مختلف فرهنگى، اقتصادى و سياسى فعّاليّت كنند و بايد از انجام دادن هر فعّاليّتى كه عنوان «منكر» بر آن صادق است بپرهيزند.
انواع آزادى:آزادى به اعتبار فعّاليّتهاى گوناگون آدمى به انواع زير تقسيم مىشود:
1. آزادى عقيده:انسان در انديشيدن و اعتقاد آزاد است وكسى نمىتواند ديگرى را به انتخاب دينى خاص مجبور كند؛ چنان كه كسى بر باقى ماندن بر دين منتخب خود نيز مجبور نمىشود؛ ولى اگر كسى با آزادى، آيين اسلام را اختيار كرد، حق تغيير آن را ندارد(--> ارتداد).
كافرانى كه در سرزمين اسلامى زندگى مىكنند، بر اساس ضوابطى، در ابراز عقيده خود ـ بدون فراخواندن مسلمانان به آن ـ آزادند. همچنين در انجام دادن مراسم عبادى و نيز عمل بر طبق شريعت خود در ازدواج، ارث و معاملات، آزادى دارند؛ به شرط آنكه آنچه نزد مسلمانان منكر است، به طور علنى مرتكب نشوند.