است و در بيان سلسله نسبت يكى از سادات مرعشيّ كه در اين مقام
ذكر نموده چون بعلى مذكور رسيده گفته كه «على و هو المرعش بن عبد اللّه بن محمّد
الملقب بالسيلق بن الحسن بن الحسين الأصغر بن عليّ بن الحسين بن عليّ بن أبي طالب»
و بالجمله اين طايفه عليه چهار فرقهاند فرقه اول سادات عالىدرجات مازندران كه
بتشيع مشهورند و در مجلس سلاطين از اين كتاب مذكور فرقه دوم سادات صاحب سعادات
شوشتر كه در أصل از مازندران به آنجا آمدهاند و مساعى جميله اسلاف و اخلاف آن
گروه عالىتبار در ترويج و اظهار مذهب ائمه اطهار كالشمس في نصف النهار غايت وضوح
و اشتهار دارد و از اكابر متأخران ايشان صدر عالىمقدار امير شمس الدين اسد اللّه
الشهير بشاهمير، و بدر منشرح الصدر ميرسيد شريفست كه تشريف كرامت فضل و تقوى بطرز
و طرازى كه لطف حقتعالى را ارادت و خواست بوده باشد بر قامت با استقامت او راست
آمده
(بيت)
فتادگان سر كوى دوست بسيارند
و ليكن از سر كويش چو من فتاده
نخواست
فرقه سيم مرعشيه أصفهان
كه در أصل ايشان نيز از مازندران بأصفهان آمدهاند و از افاضل متأخرين ايشان خليفه
اسد اللّه است كه بحسن امداد امير شمس الدين اسد اللّه صدر مذكور منظور نظر كيما
اثر پادشاه مغفور گشته منصب جليل القدر توليت مشهد مقدس رضوى به او مفوض بود. فرقه
چهارم مرعشيه قزوين كه از قديم الأيّام در آن ديار كه خارزار وجود سنيان مردم آزار
است از روى تقيه روزگار گذرانيده و محنت بسيار از اغيار جفاكار ديدهاند و همواره
بمذهب حقّ ائمه اثنا عشر عمل نمودهاند و در اين ايام بيمن عنايت و حسن حمايت و
رعايت امير شمس الدين اسد اللّه مذكور مشمول عواطف بىدريغ شاهى گشته بعضى از
ايشان نقيب و متولى آستانه حضرت شاهزاده حسيناند و بعضى در قزوين محتسباند و از
افاضل ايشان در اين زمان مير علاء الملك مرعشيّ است كه از جويبار تربيت قهرمان
زمان آب خورده و بقدر فهم و استعداد آبى بروى كار آن دوحه خزان رسيده هوان ديده
آورده منصب قضاى عسكر ظفر أثر به او متعلق است»