responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الصوارم المهرقة نویسنده : التستري، القاضي نور الله    جلد : 1  صفحه : 113

و اقارب رسيد القصه توفيق يزدانى و تأييد آسمانى قرين رأى آن مظهر الطاف ربانى گشته در عنفوان جوانى باتفاق برادر خود سيد زين الدين على كه از راه شيراز متوجه سفر هندوستان شده بود بشيراز آمد و رحل اقامت در آنجا انداخت و مطالعه علوم دينى و تحصيل معارف يقينى را وجهه همت و الا نهمت ساخت و در خدمت مولانا قوام الدين كربالى و ديگر موالى آن حوالى كه از أعاظم تلامذه سيد المحققين ميرسيد شريف علامه شيرازى بودند به استفاده اشتغال نمود و به اندك روزى قصب السبق از فضلاى زمان و اكابر دوران ربود و چون بعد از استجماع اقسام فضل و كمال بشوشتر مراجعت نمود تمامى ولايت خوزستان در سلك تصرف و تسخير سلاطين مشعشع انتظام يافته بود و شعشعه رايات ايمان ايشان بر فضاى آن عرصه دلگشاى تافته هواى جانفزاى آن ديار از غبار فتنه و خلاف و شوائب تفرقه و اختلاف صاف شده بود لاجرم اقامت آنجا را كه وطن اصلى بود مناسب شمرد و صبيه قدسيه صاحب أعظم خواجه حسين شوشترى را كه از خاندان عزت بود بعقد خود در آورد و بر سجاده نقابت و مسند هدايت نشسته براهين جليه او در جسم مواد بغى و عناد اهل فساد يد بيضا مى‌نمود و سده سنيه‌اش مرجع اكابر و اشراف و مأمن خائفان آن حدود و اطراف بود و از جمله مآثر توفيقات او آنكه بصحبت فيض‌بخش غوث المتألهين سيّد محمّد نوربخش قدّس سرّه رسيده بود و از او تلقين ذكر و انابت يافته و در شيراز با جناب شمس الدين محمّد لاهيجى شارح گلشن راز صحبت بسيار داشته و از خدمت درويشان و فيض صحبت ايشان نصيب فراوان يافته و چنانچه شيمه كريمه نفوس قدسيه أكثر افراد آن سلسله عاليه بود پيش از موت طبيعي بند علايق صورى گسسته و از دركات سجين اسفل سافلين مرتبه حيوانى رسته و به اوج درجه ملكى پيوسته بر كنگره عرش شهود نشست فلله درّهم من اقوام اجسادهم فرشية و أنفسهم عرشية، لاجرم هرگز آن قدسى صفات باغراض دنيه دنيويه و اعراض رديه صوريه التفات نمى‌نمود و دامن همت را با لوث تعلقات جسماني، و ارواث مستلذات شهوانى نمى‌آلود بلكه هميشه همت‌

نام کتاب : الصوارم المهرقة نویسنده : التستري، القاضي نور الله    جلد : 1  صفحه : 113
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست