responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جدل، استدلال و آداب مناظره در قرآن كريم نویسنده : محمدعلى خزائلى    جلد : 1  صفحه : 99

[3] - (فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اَللّهِ اَلَّتِي فَطَرَ اَلنّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اَللّهِ‌)[1]. فطرت در تفسير مجمع البيان بمعنى دين، اسلام و توحيد آمده است چيزهايى كه خداوند مردم را بر اساس آنها و براى آنها خلق كرده و انسان‌ها را بر صورت و شكلى آفريده كه ناخودآگاه و ذاتاً راهنمايى كند كه بر ايشان آفريدگار زنده و دانا و قادرى وجود دارد. فطرت بمعنى خلقت است (فِطْرةُ اللّهَ عَلى وَجهٍ يَدُلُّ عَلى صَانِعٍ حَكيم)[2] آفرينش خدا بطورى كه دلالت كند بر سازندۀ دانا.

4 - (فَإِذا رَكِبُوا فِي اَلْفُلْكِ دَعَوُا اَللّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ اَلدِّينَ فَلَمّا نَجّاهُمْ إِلَى اَلْبَرِّ إِذا هُمْ يُشْرِكُونَ لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ وَ لِيَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ‌).3

انسان وقتى در تنگنا قرار مى‌گيرد و همه راههاى نجات و اسباب مادى و دنيايى را بر خود بسته مى‌بيند هنگامى كه طوفان دريا، كشتى را مورد هجوم قرار مى‌دهد متوّجه باطن فطرى خود مى‌شود و بى‌اختيار خدا را خالصانه با تكيه بر فطرت خدايى خود مى‌خواند و از او استمداد مى‌طلبد. از اينكه معمولاً در شرائط اضطرارى متوجه خدا مى‌شود براى اين است كه اسباب و علل مادى و دنياى پر زرق و برق، او را از ضمير خداجوى خود غافل ساخته است. آرى وقتى كشتى در دريا مى‌شكند و مسافر كشتى اسير دست امواج خروشان دريا مى‌شود و در آن نزديكى نه كشتى ديگرى است كه او را برهاند و نه شناگر توانايى است كه او را نجات دهد و تمام درها را بسته مى‌بيند و به هيچ چيز و هيچ كس اميد ندارد، در آن وقتى كه در آب غوطه‌ور است در آن موقع حسّاس، در آن لحظه خطرناك، در آن حال سراپا يأس و نااميدى، تنها يك اميد فطرى، يك تكيه‌گاه وجدانى در خود احساس مى‌كند و از اعمال قلبى و زواياى وجدان باطنش يك نور اميد زبانه مى‌كشد و دلش به يك قدرت نامحدود و توانا توجه مى‌كند


[1]- روم/ 30.

[2]- مجمع البيان، ص 303، ج 8.

[3]- عنكبوت، آيات 65، 66.

نام کتاب : جدل، استدلال و آداب مناظره در قرآن كريم نویسنده : محمدعلى خزائلى    جلد : 1  صفحه : 99
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست