نام کتاب : تحليلى بر دعاهاى انبيا در قرآن نویسنده : خزائلی، محمدعلی جلد : 1 صفحه : 88
تو دلهاى مردمانرا به سوى آنها مايل گردان و به انواع
ثمرات آنها را روزى فرما، اميد است شكر تو را بجاى آرند (به عبادت بپردازند).)
مرحوم علامه طباطبايى از تفسير قمى از امام صادق عليه
السلام[1] روايت مىكند:
«حضرت ابراهيم در شام اقامت داشت، وقتى حضرت اسماعيل
عليه السلام از هاجر متولد شد، ساره از زن دوّم حضرت بسيار غمگين گشت، چون ابراهيم
عليه السلام از او اولاد نداشت و حضرت را براى داشتن هاجر اذيّت مىكرد و غمگين مىساخت
لذا آن حضرت از اين پيش آمد به خداوند شكايت نمود. «فَأَوْحَى اللّهُ إِلَيْهِ: اِنَّ
مَثَلَ الْمَرأَةِ مَثَلُ الضِّلْعِ الْعَوْجاءِ اِنْ تَرَكْتَها اِسْتَمْتَعتَ بِها
وَاِنْ أَقَمْتَها كَسَرْتَها؛ (خداوند به او وحى نمود: «مَثَلِ زن مثل دنده كج مىباشد
اگر آن را به حال خود واگذارى (با او بسازى) از او بهرهمند خواهى شد و اگر بخواهى
آنرا راست كنى آن را مىشكنى.» پس او را امر فرمود كه اسماعيل و مادرش را از شام
خارج نمايد او عرضه داشت، پروردگارا كجا ببرم؟ فرمود: به حرم امن من اولين قطعهاى
كه از زمين خلق نمودم كه مكه است. پس جبرئيل نازل شد با براق (اسب تيزرو)[2] و
ابراهيم و اسماعيل و هاجر را بر آن حمل نمود. هر وقت حضرت ابراهيم عليه السلام به
جاى خوبى مىرسيد كه درخت و نخل وزرع داشت از جبرئيل سؤال مىكرد اينجا آنجا است؟
مىگفت خير - تا رسيدند به مكه - پس در محل خانه كعبه ايشان را فرود آورد ولى حضرت
ابراهيم عليه السلام با ساره عهد كرده بود كه از مركب پياده نشود تا برگردد و در
آنجا درختى بود هاجر گليمى را كه با خود آورده بود، روى آن درخت انداخت و سايبانى
براى خودشان تهيه كرد پس چون حضرت ابراهيم عليه السلام آندو را گذاشت و خواست نزد
ساره مراجعت كند، هاجر عرض كرد اى ابراهيم چرا ما را در اين محلى كه مونسى و آب
[1]- على بن ابراهيم، تفسير قمى، ج 1، تهران: چاپ و
نشر كتابفروشى علامه، سال 1350، ص 60 ذيل آيه 126 بقره.
[2]- محمد معين، فرهنگ فارسى، ج 1، چاپ هشتم، تهران:
انتشارات جاويدان، 1371.
نام کتاب : تحليلى بر دعاهاى انبيا در قرآن نویسنده : خزائلی، محمدعلی جلد : 1 صفحه : 88