نام کتاب : تحليلى بر دعاهاى انبيا در قرآن نویسنده : خزائلی، محمدعلی جلد : 1 صفحه : 127
لباس پادشاهى شد و با تمام آرايش و پيرايش بر آنها
وارد گرديد و چون او را با آن جلال و جمال مشاهده نمودند همگى بر پاى خاستند و
براى احترام در مقابلش به خاك افتادند و سجدۀ شكر براى خدا نمودند. قرآن مىفرمايد:
(وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً[1]همگى در برابر او به سجده افتادند.)
يوسف عرض كرد: اين تعبير خواب سابق من بود كه خداوند
آن را صدق و حقيقت قرار داد و در چند روايت از ائمّه عليهم السلام به اين معنى
تصريح شده كه سجود آنها براى شكر و عبادت خدا بود. مرحوم قمى (ره) از امام هادى
عليه السلام نقل نموده كه سجود آنها براى شكر خدا و اطاعت امر او بود نه براى يوسف
بلكه به پاس احترام او واقع شد. چنانچه سجده ملائكه در مقابل آدم براى اطاعت خدا
واحترام آدم عليه السلام بود.
و در تفسير جوامع الجامع از حضرت صادق عليه السلام
نقل نموده حضرت آيه «وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً» (همگى براى او به سجده افتادند) را
اينطور قرائت فرمودند: «وَ خَرّوا للّه سُجّداً» (همگى براى خدا به حال سجده افتادند)
و به نظر مىآيد اين قرائت امام عليه السلام بعنوان تفسير آيه است كه خواستهاند
بفرمايند سجده آنها به احترام يوسف براى خدا بوده نه براى يوسف عليه السلام و
تعجّب از اين است كه با اين روايات صريحه باز بعضى از مفسّران گفتهاند سجده براى
غير خدا در شرايع سابقه جايزه بوده و بعضى گفتهاند منظور از سجده، تنظيم و احترام
يوسف عليه السلام است نه سجدۀ اصطلاحى و بعضى گفتهاند امر به سجده از طرف
خدا براى يوسف براى مصالحى بوده است. ولى هيچ كدام از اين توجيهها با توجّه به
بيان صريح امام صادق عليه السلام ارزشى ندارد و واضح است كه سجده نمودن در برابر
كسى امّا براى خدا، احترام به آن شخص است چنانچه سجده نمودن براى خدا رو به قبله
احترام به قبله است نه سجده براى قبله و كعبه.